#دلنوشته_هایی برای
#حمایت از مردم مظلوم
#فلسطین
وداع برادر فلسطینی با خواهر کوچکترش.
خواهر جانم، آرام بخواب که دیگر از این به بعد صدای تو را از خواب بیدار نخواهد کرد.
خواهر نازنینم، برای همیشه راحت و آرام شدی دیگر از این خانه به آن خانه، از این کوچه به آن کوچه و از این بیمارستان به آن بیمارستان نمی روی.
خواهر خوبم، خوش به حالت که به پدر و مادرم ملحق شدی، دیگر مثل من بمب های آتیش را در آغوش نمیگیری بلکه مادرم تو را در آغوش گرم خود می گیرد.
خواهر یکدانه ام، دیگر از نبود آب العطش العطش نمی گویی، دیگر از نبود دارو به خود نمی پیچی، دیگر به فکر این نیستی که کدام لحظه درنده خویان بیاید و تورا ببلعد.
خواهرم آرام بخواب
نویسنده: آقای واعظی
#غزه_تنها_نیست.
داستانا|داستان نویسی آسان✍️
https://eitaa.com/joinchat/2253455521Cfdb4b19f67