💠 وقتی شنیدم که گفتند از شما خبری نیست خیلی تعجب کردم، همیشه خبرها همه شما بودید... دیگرانی بودند که همیشه نبودند... غایب بودند... این بار بر عکس بود، همه به دنبال خبری از شما ...، بالاخره رسید، خبر...رسید.. خبر چه عرض کنم طوفان رسید...، موج غم...، موج سنگین فراق... عجب خبری... سلام شهید... شما به ما ثابت کردی شهیدان زنده اند، میان ما، میان مردم، زندگی می کنند و به دیگران زندگی کردن را می آموزند، خوب زندگی کردن، خوب بودن، عاشقانه دوست داشتن را به ما آموختی. همیشه فکر می کردم هرکس شهید بشود زنده می شود، ولی حالا با رفتن‌ شما، فهمیدم هرکس زنده است، شهید می شود. برای شهید شدن اول باید زنده بشوم....زنده شدن یعنی عاشق شدن....یعنی خسته نشدن...یعنی مقاوم بودن...من این ها را از تو یاد گرفتم. کاش آنهایی که می‌گفتند شش کلاس بیشتر سواد ندارد، فقط یک کلاس از سواد تو را داشتند، فقط یک کلاس... آن وقت خدمت رسانی چند برابر می شد. کاش فقط یک کلاس از سواد تو را داشتند، آنها که می‌خندیدند و تو را شش کلاسه می‌خواندند ولی از خودشان بی خبر بودند که هنوز به کلاس اول تو‌ نرسیده اند، خدا چه بد شرمنده شان کرد، چه بد...بعضی از آنها را دیدم که آمده اند، شاید برای عرض شرمندگی...شاید!!!... دیدی چقدر مردم به احترامت ساعت ها ایستادند؟!، ساعت ها به دنبال پیکرت پیاده آمدند؟!، مردم خوب شما را شناختند، خوب می دانند چه عزیزی را از دست داده اند، تو عزیز خستگی ناپذیر مردم بودی، بدون توجه به تحقیرها، بدون توجه به توهین ها، بدون توجه به مسخره کردن ها...، من مطمئن هستم تو حواست به لبخندخدا بود، لبخندخدا بخاطر دویدنت، لبخندخدا بخاطر حرف شنیدنت، لبخندخدا بخاطر خستگی و سختی کشیدنت، لبخندرضایت خدا اجازه نمی داد تو چیز دیگری را ببینی، اجازه نمی‌داد... https://eitaa.com/dastana_yadashtha