🔖فارغ از سیاست و احوالاتش می نویسم : هنوز در خاطرم هست روزی که میهمان دیار میرزا بودید سید میهمان مردم گیل و دیلم فاصله چندانی با شما نداشتم همان زمان هم گفتم چشمانتان حرف ها داشت ... نمیدانم اسمش را خستگی بگذارم یا حسرت یا اخلاص و... ولی خوب میدانم شهادت برازنده ی خادم مردم بود فقط خادم مردم که نه خادم الرضا هم بودید آن زمان فکرش را هم نمی‌کردم که شبانگاهی در نقطه ای دور ، به اصلاحی که روی زبان ها افتاده گم بشوید و صبحگاهی با خبر شهادتتان چشم بگشایم ... راست گفته اند که أفْضَلُ النّاسِ أنْفَعُهُم لِلنّاسِ و اجرت استجابت دعا هایت بود... ناراحتم از اینکه فعل هایم رنگ و بوی گذشته گرفته و همه مضارع هایم ماضی شده ناراحتم برای از دست دادن هموطنانم نه اینکه هیچ مشکلی وجود ندارد نه نه اینکه همه چیز گل و بلبل است نه ناراحتم چون بالگرد سقوط کرده نه انسانیت! راستی سید دیشب مردم این دیار دل نگران تان بودند همراهِ بارش باران های نقره ای و چشم به پرچم بارگاه ملکوتی امام هشتم برایتان دعای توسل زمزمه کردند عاقبت بخیر شدید سید ضامن آهو در شب ولادتش چه خریدارانه نگاهتان کرد... دوشنبه | ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ✍️ https://eitaa.com/dastana_yadashtha