داستان مورد علاقه‌تان چه شکلی است؟ امروز پس از نوشتن ششصد کلمه از پیش‌نویس داستانم، تصویری از نویسنده مورد علاقه‌ام در ذهنم ظاهر شد. یک عکس سیاه و سفید روی جلد کتاب، که او را با یک کلاه بزرگ روی سر و سبیل چخماخی و شلوار پاچه گشاد نشان می‌داد. به احساسم گوش کردم و به دنبالش رفتم: یک صفحه تازه باز کردم و داستان کوتاه «آقای براتیگان کجاست؟» را نوشتم. هرچه به شکل شهودی و آنی درباره نویسنده به ذهنم می‌رسید تایپ کردم. کار نوشتن که تمام شد شروع به جستجوی اخبار درباره ریچارد براتیگان کردم. چند صفحه خواندم و در پایان با کمال تعجب دریافتم اغلب چیزهایی که درباره عادات نویسنده در داستان نوشته‌ام با خصوصیات او در دنیای واقعی مطابقت دارد. این همان داستانی بود که می‌خواستم. آیا شما ایده‌های ذهنی‌تان را دنبال می‌کنید تا آنها را به شکل داستان‌های دلخواهتان درآورید؟ ✍️معصومه حامی‌دوست dastannevis.com