نحوه پیدایش جهان
یکی از دلایل پیداش اساطیر مختلف، طبیعت کنجکاو انسان و تلاش او برای پاسخ به سوالات بنیادین بود. اساطیر اسکاندیناوی از عقاید وایکینگها نشات میگیرد که در دو کتاب ادای شاعرانه و منثور جمعآوری شدهاند. براساس عقاید این گروه، در ابتدا هیچ چیزی نبوده است؛ به این فضای خالی گینونگاگپ میگفتند که در شمال آن قلمروی یخ و مه به نام نیفلهایم و در جنوب آن قلمروی آتش به نام موسپلهایم قرار داشت. پس از مدتی رودهای نیفلهایم و مواد مذاب موسپلهایم به هم پیوستند و از برخورد آنها با هم اولین موجود زنده به وجود آمد. به او یمیر میگفتند؛ غولپیکرترین موجودی که تصورش را میکنید. از یمیر اولین نسل یوتنار یا غولها به وجود آمدند.
یمیر اما تنها موجود زندهای نبود که از برخورد یخ و آتش ایجاد شد. درکنار او یک گاو به اسم اودومبلا هم به وجود آمد. او یخها را لیس میزد و شیری که تولید میکرد برای سیر کردن جاینتها کافی بود. اما نقش این یخها بیشتر از این حرفها بود. چرا که پس از مدتی از میان آنها فردی به نام بوری شکل گرفت. بوری جد خدایان نژاد اسیر است و نوادگانش به نامهای اودین، ویلی و وی در روند شکلگیری دنیا نقش مهمی ایفا کردند. درواقع اتفاقی که این سه برادر رقم زدند آنقدر کلیدی و مهم بود که عاقبت دنیا را رقم زد. آنها نقشهی کشتن یمیر را کشیدند و نهایتا آن را اجرا کردند. عواقب این قتل بهشدت هولناک بود؛ خون یمیر در حدی زیاد بود که تمامی غولها به جز دو نفر غرق شدند.
سه برادر سپس از جسد یمیر برای شکلگیری دنیا کمک گرفتند؛ به طوری که از جمجمهی او برای شکلگیری آسمان و از گوشت بدنش برای شکلگیری زمین استفاده شد. شاید از خودتان بپرسید که انگیزههای اودین و برادرانش چه بود؟ چرا باید جد خود را سلاخی کنند؟ بین منابع مختلف بر سر این موضوع اختلاف وجود دارد اما منطقیترین آنها بیان میکند که این سه برای شکلگیری دنیا چارهای جز این کار نداشتند. همانطور که نیل گیمن در کتاب اساطیر اسکاندیناوی بیان میکند، مرگ یمیر حیات را به جریان در آورد. این قتل مهمترین دلیل نفرت عمیق غولها از خدایان اسیر و همچنین اولین جرقه برای وقوع قیامت هولناک دنیای نورس بود؛ رگناروک.