بعضی مطالب فلسفی در زبان معمولی معنی دیگر پیدا کرده است چنانکه فی المثل وقتی گفته ام که پیدایش و بسط شرق شناسی متناسب و متناظر با گسترش و افزایش قدرت استعماری غرب بوده است کسانی پنداشته اند که من همه شرق شناسان را عامل استعمار و مأمور دستگاههای اطلاعاتی غرب دانسته ام و حال آنکه نه فقط چنین معنایی مراد نکرده ام بلکه آن را نادرست و حتی خطرناک میدانم زیرا اگر کسی بگوید که حکومتها هر چه می خواسته اند می کرده اند و حتی احیاء فکر و علم و پژوهش هم به دست آنان بوده است، علم و تحقیق را ناچیز انگاشته است. مسلماً بعضی مؤسسات علمی وابسته به استعمار وجود داشته است و در بعضی مراکز علمی مستقل نیز طرحهایی برای استیلای بر اقوام عالم فراهم میشده است؛ اما حکومتها اگر بتوانند از علم استفاده یا سوء استفاده کنند نمیتوانند آن را پدید آورند و به هر راهی که میخواهند ببرند. ولی ظاهراً تاکنون هرچه توضیح داده ام مؤثر نشده است و کسانی هنوز مرا ملامت میکنند که شرق شناسی را مولود استعمار و شرق شناسان را عاملان و مأموران سیاست استعماری دانسته ام. حاشا که من چنین تهمتی به دانشمندان بزنم.
درباره غرب صفحه 8 و 9
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️
@davari_ir