✍ در ادامه ی بحث سر طهارت به این رسیدیم که حقیقت انسان" نفخت فیه من روحی" است. برای روح ما مراتبی است. نازلترین مرتبه ی روح ما این مرتبه ی بدن است. در حقیقت این تمثل یافته‌ی همان است. توجه به این مراتب نازله را اسمش را می گذاریم حب نفس. گاهی ما به این مراتب پایین نفس توجه می کنیم یعنی این بدن. گاهی به مراتب عالیه آن و حقیقت آن را مورد توجه قرار می دهیم. پس این حب نفسی که در روایات داریم راس هر خطیئه ای است و بزرگترین مانع سر راه پیشرفت ما است زمانی است که توجه ما معطوف این مراتب پایین و نازله می شود. این بدن نازلترین مرتبه ی نفس است که ما به آن توجه می کنیم یعنی همین خوردنها و امیال و خواسته هایی که وجود دارد، اگر اینها صرفا برای خودشون شدند، توجه به اینها برای ما حب نفس را می سازد. پس حب نفس چیزی جدای از ما نیست، هرچه هست خود ما هستیم. و سرچشمه ی همه ی دعوا ها و نزاع ها و گرفتاریها به خاطر توجه به همین مرتبه ی نازله است. چون ما همه چیز را برای این مرتبه فکر می کنیم و می خواهیم، در نتیجه از این همه‌ی رذائل اخلاقی و امور دیگر نشات می گیرد. بخل، حسادت، حقد و کینه و… نتیجه ی توجه به این مرتبه ی نازله (منشا تمام بدی ها) است. اگر توجه نفس به این مرتبه ی نازله و پایین شد، از آن مراتب عالیه باز می ماند و نسبت به آنها عقیم می شود و در همین امور باقی می ماند تا از دنیا برود. و گفتیم در فعلیات آن صور آخر مورد نظر است یعنی آن صورت آخر. مثال دانش آموزی که یک سال را درس می خواند ولی ملاک آن امتحان آخر است. ما هم در فعلیات یعنی کارهایی که انجام می دهیم ملاک آن صورت آخر است. ببینیم وقت از دنیا رفتن چه می شود. 📚 استاد سعادتفر ۴۱ @davat_namaz