*از امروز می دونم که...* اذان دعوت آسمونه از زمینیانی که می خواستند به حضور سلطان مُلک و ملکوت برسند ... بارِ عامه... اونم پیش کریمی که دستور داده هیچ کس از در خونه اش دست خالی برنگرده... یادم باشه همه ی مشغله هایی که مشغولشم و فکر میکنم سودی به حالم داره، در واقع خسرانه اگه از حضور در مقابل خالقم برایم بزرگتر باشند...عظمت او کجا و منِ بی مقدار و مشغله های بی مقدارترم کجا! اویِ بزرگ منِ کوچک را فراخوانده... تا طهارتی دوباره به جانم ببخشد و نور و عشق و رحمت را مهمان لحظه های زندگیم کند. قدرش را بدانم... یار از آسمان صدایمان می زند... @hobbenamaz