*از امروز می دونم که...* طیّ این مرحله، بی همرهی خضر مکن ظلمات است، بترس از خطر گمراهی عقل حکم میکنه برای زندگیم راهی نزدیکتر به نجات پیدا کنم مثل وقتی که میخوام با کاروان برم سفر! چقدر مهمه که رییس کاروان چطور آدمیه حالا کاروان زندگیمه... به یک سفر ابدی باید گام هامو محکم بردارم مطمئن باشم توی طوفان حوادث دستمو به دست امام دادم که خودش خضر این طریق است و آشنا به راه! باید تسلیم امامم باشم و افعالم را با او میزان کنم وگرنه از کاروان نجاتش جا می مانم من می مانم و دلبخواهی های نفسم نه چیزی که خدا برایم خواسته! آیا نمازی که می خوانیم، همان نماز خدا خواسته است؟! «عمر ما، بانگِ کور عادت هاست کو نماز علی؟... کجاست؟... کجاست؟» @hobbenamaz