🍂 🔻 گردباد بی موقع ─┅═༅𖣔💖𖣔༅═┅─ 🔅 رحیم بنی داودی در یکی از شبی برای تجدید وضو به دستشویی هایی که بین گروهان ما و گروهان دیگر قرار داشت رفته بودم . دوسه نفری در صف بودیم از جمله شهید محمدآشنا از بچه های مخابرات. وقتی که نوبت به من رسید و مستقر شدم به یکباره هوا دگرگون شد و گرد و خاک و باد شدیدی به پا شد و از شدت خاک و گردباد چند قدمی خود را هم نمی توانستیم ببینیم. به ناگاه چادر دستشویی از جا کنده شد و من با ترس از دیده نشدن هر طوری بود به سرعت باد، خودم را به پشت تانکر بزرگ آبی که بقیه هم پناه گرفته بودند رساندم. صدای بقیه به گوشم می آمد که می گفتند بیچار کسی که توی دست شویی بوده. و باز جریان دیگری که برای من بخت برگشته در پادگان رقم خورد و این هم به بقیه اضافه شد و به نام من تمام شد.😁 ─┅═༅𖣔💖𖣔༅═┅─ کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂