‍ 🍂 🔻 فتح المبین خواستگاه ملائک (۲) 👈 با وجود تحرکات دشمن در مرزها، جبهه های ما حالت تدافعی به‌خود گرفته بود. ارتش غافلگیر شده بود و سپاه تازه پا هم برای جنگ هیچ امکاناتی جر تعدادی نیروی پاسدار نداشت. دشمن در نهایتِ آمادگی، و ما در نهایت درماندگی. تنها سرمایه ما نیروها و مردمی بودند که برای حفظ انقلاب حاضر به انجام هرکاری بودند و در اتفاقات این را نشان داده بودند. شهر با وجود تلاش همه مسئولین برای آرام نگهداشتن آن، ولی مسیر پرتلاطم خود را طی می کرد و با افزایش شهدای گلوله باران شهری، بوی مرگ و شهادت حال و هوای خاصی به کوچه و خیابان ها می‌داد. نیروهای مردمی و جوانان مساجد بصورت نامنظم به کمک ارتش رفته بودند و در کارهای خدماتی یاری می رساندند. سپاه گروه هایی را گاها اعزام می کرد و ضرباتی به بعثی ها وارد می کرد تا تصور نکند راه پیشروی باز است. تنها نیروی منظم و قدر سپاه اهواز، گردانی بود به نام فرمانده آن، محمد بلالیکه معروف شده بود "گردان بلالی". ابتدا فقط نیروهای رسمی سپاه در آن بودند و بعد تعدادی نیروی داوطلب به آنها اضافه شد تا به ظرفیت لازم برسند. ادامه جنگ امکان نداشت مگر با سازماندهی و گسترش نظام گردانی و تیپ و لشکری. اواخر سال ۶۰ بود که اولین گردان کاملا مردمی از نیروهای جوان مساجد اهواز دعوت شدند تا "گردان نور" را تشکیل دهند. ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂