‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂 🔻 فتح المبین خاستگاه ملائک (۸) به شب عملیات نزدیک می شدیم و کارهای لازم را در حال انجام دادن بودیم. از تمیز کردن اسلحه و نوشتن وصیتنامه گرفته تا توجیه نقشه و برنامه عملیات و گرفتن مهمات. طبق قرار اولیه برنامه عملیات ۲۹ اسفند تعیین شده بود که با نظر حضرت امام به روز یکم تغییر یافته بود. با نزدیک شدن به عملیات حال بچه‌ها هم تغییر می کرد. چرا که برای هر کدامشان احتمال شهادت می رفت، و همین حس و حال تاثیرگذاری زیادی داشت. خردسال ترین نیروی گردان نوجوانی 13 ساله بود به نام جمشید داداشی. جمشید بواسطه قد کوتاه و جسم نحیفش نتوانسته بود از تهران اعزام شود. لذا بهمراه چند نفر از دوستانش راهی اهواز شدند تا از طریق پایگاههای مساجد به جبهه بروند. معنویت جمشید در بین نیروهای گردان زبانزد شده بود. چنان بزرگانه صحبت می کرد و رفتار می نمود که بر معجزه انقلاب آفرین می گفتیم. لحظه ای از کار دست نمی کشید و پست نگهبانیش را زمانی انتخاب می کرد تا به نمازشبش لطمه نخورد و خواب نماند. دوستانش می گفتند وقتی سر از سجده برمیداشت، از شدت اشک ریختن زمین را مقداری گل می کرد و صورتش را گلی می نمود. می گفت منهم باید به اندازه خودم بندگی کنم و.... ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂