‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂 🔻 فتح المبین خاستگاه ملائک (۱۳) درگیری تا نزدیک اذان صبح به کمترین حد خود رسیده بود و عراقی ها کاملا عقب نشسته بودند. با مهماتی که از شب قبل آماده شده بود توانستیم بموقع عمل کرده، تک آنها را خنثی کنیم. در این درگیری پرویز صداقت فر، فرمانده دسته از ناحیه پا مجروح گردید و او را به عقب منتقل کردند و از آنجا به مشهد اعزام شد. بعد از مدتی خبر شهادت او را هم شنیدیم و از این خبر شوکه شدیم. چرا که مجروحیت او خیلی جدی نبوده و انتظار شهادت نمی رفت. بچه‌ها موفق شده بودند اسرای ارتش را از چنگ دشمن آزاد کنند و علاوه بر آن تعداد زیادی را نیز به اسارت درآورند و تعداد زیادی از بعثی ها را به هلاکت برسانند. با این پیروزی سر از پا نمی شناختیم. شاید تا قبل از دیشب آنقدر اعتماد بنفس نداشتیم و به باور اینکه می توانیم موثر باشیم، نرسیده بودیم ولی حالا به چشم دیگری بما نگاه می کردند و می گفتند یک دسته بچه بسیجی چنین کردند و چنان کردند. مسئله تک دشمن از نظر فرماندهان اتفاق قابل تاملی محسوب می شد. آنهم درست در شبی که قرار بر انجام عملیات بود. همین ایجاد شک و شبهه می نمود که نکند عملیات لو رفته باشد. ولی هر چه بود، این همه جبهه نبود و نمی شد عملیاتی به آن بزرگی را لغو کرد. بهرحال به دسته پرویز صداقت استراحت داده شد و فرمانده جدیدی تعیین گردید. ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂 شهید پرویز صداقت فر 👇🏽