‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂 🔻 فتح المبین خاستگاه ملائک (۱۶) حرکت گروهان مکه نیروها را دو قسمت کردند. حاج اسماعیل فرجوانی و سعید درفشان از محور سمت راست جلوتر از ما حرکت کردند و ما را از محور دیگری فرستادند. مسیر ما کانال مستقیمی بود که به خودِ دشمن ختم می شد. وارد عملیات که شدیم بدون درگیری خط شکسته شد و تلفات بسیار کمی دادیم. اصلاً باورمان نمی شد که بتوانیم همچین خطی را با تجهیزات کم خود و با آن سنگرهای محکم دشمن بگیریم. معنویات اثر خود را گذاشته بود و امدادهای غیبی به کمک ما آمده بود. خط اول و دوم را شکستیم. بچه های قم گفتن که یا زهرا باز هم برویم جلوتر. آنها شناسایی کرده بودند و ما هم اعتماد کردیم و گفتیم برویم. همینطور پشت سر اینها می رفتیم و پشت سر ما هم نیروها می آمدند. هرچه می رفتیم می دیدیم باز هم ادامه می دهند. هرچه می گفتیم برادر کجا دارید ما را می برید؟ می گفتن که بیایید. بالاخره ما ماموریتی داشتیم که از اینها باید اطاعت می کردیم. دائم می گفتند یا زهرا بیایید. یا زهرا... حمید رمضانی در قرارگاه مستقر بود که با بیسیم تماس گرفتیم و گفتیم برای ما منور بزنید می خواهیم محل مان را مشخص کنیم. منور را که زدند گرا را روی نقشه مشخص کردم. ما از خط اول که رد کردیم خط دوم هم رد کردیم، پشتیبانی را هم رد کردیم و الان تقریباً نزدیک توپخانه دشمن رسیده بودیم.... ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂