🍂 🔻 مردی که مرگ را به سخره گرفت ۱ ید عبدالرحیم مشکال نوری فرزند حسین متولد 1345 دزفول تاریخ شهادت 65/3/5 محل شهادت منطقه عملیاتی والفجر8 دیده بان توپخانه لشکر7 حضرت ولیعصر(عج) خوزستان •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈• قسمت اول: جنگاوری و دلاوری شب هنگام در عملیات والفجر 8 عبدالرحیم و کریم آرمات در سنگر دیده بانی در خط مقدم بودند. صبح که کریم برای نماز بیدار می شود، عبدالرحیم را نمی بیند، برای وضو از سنگر بیرون می رود ،وضو می گیرد ، سپس به دیدگاه سر می زند ، خبری از عبدالرحیم نیست. نماز می خواند و منتظر می ماند ، هوا گرگ و میش شده و در حال روشن شدن است اما هنوز خبری از عبدالرحیم نیست ، با نگرانی انتظار می کشد که ناگهان سر و کله عبدالرحیم پیدا می شود. کریم با عصبانت به او می گوید: کجا بودی؟ چرا بی خبر می روی؟ عبدالرحیم با خونسردی پاسخ می دهد: خولو(دایی) کریم کمی صبر کن الان میگم. عبدالرحیم از کریم می پرسد، می دانی تانک های عراقی روبروی ما، چندتا است؟ کریم می گوید: حالا این چه سوالیه، که می پرسی؟ من می گویم کجا بود؟ تو تعداد تانک های روبروی ما را می پرسی؟ عبدالرحیم اصرار می کند، تا اینکه کریم می گوید: من آنتن بی سیم تانک ها را شمرده ام آن ها 44 تا است. عبدالرحیم می گوید: نه 54 تانک است. کریم می گوید : چطور فهمیدی که تعداد تانک ها 54 تا است ، عبدالرحیم جواب می دهد، صبح بعد از نماز که هوا تاریک بود خودم رفتم از نزدیک آنها را یکی یکی شمردم. 👈 ادامه دارد (لازم به ذکر است: در زمان عملیاتها قبل از تثبیت خط خودی و دشمن بخاطر ادامه عملیات و تک دشمن هر دو طرف مین کاری انجام نمی دهند و عبدالرحیم از این فرصت استفاده کرده و خود را به مواضع دشمن رسانده بود) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂