🍂 در جبهه دشمن چه می‌گذرد ۱۶) خاطرات علی مرادی عضو رها شده سازمان منافقین ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 در ادامه بحث تعداد زیادی در پشت میکروفون هایی که حسب المعمول برای بادمجان دور قاب چین ها و حمد و ثنا گویان در راهرو های سالن واقع شده بود صف کشیده بودند تا هرچه سریعتر اعلام موضع نمایند و سرسپردگی خود را به رجوی اعلام نمایند. در حقیقت نیز این‌طور بود و بسیاری واقعا به رجوی و مریم سرسپرده بودند و امیدوار بودند که راه پیشبرد اهداف و اعتقادات آنها از طریق این رهبری عبور می‌کند و البته این هنوز نیمه های راه مبارزه بود و داستان با امروز که همه خیانت های رجوی در کنار صدام و بعدا در کنار آمریکا و اسرائیل بر همگان آشکار شده، بسیار متفاوت بود. بحث طلاق ایدئولوژیک بمدت ۵ روز ادامه داشت و رجوی سرمست از اینکه از طرفی مریم را به چنگ آورده است و خودش از این انقلاب ایدئولوژیک سبیل خود را حسابی چرب کرده است و از طرفی همه زنان و مردان متاهل را نیز مجبور به طلاق نموده و خود را از شر عشق و عاشقی و مغازله ، روابط دست و پاگیر متاهل های درون تشکیلات و حسرت به دلی مجرد های تشکیلات راحت نموده است و روی قانع کردن و حقنه کردن بحث انقلاب ایدئولوژیک تمرکز نموده است. بعد از پایان بحث ۵ روزه نیروها که هنوز همه در شک طلاق بودند با روحیات مختلف، برخی خود را پیروز و رهایافته می‌پنداشتند که از این پس از قید و بندهای دنیوی و زندگی طلبی رهایی یافته و برای مبارزه آماده شده اند. برخی درست مانند کدو تنبل وارفته و زن باخته در گوشه و کنار آسایشگاهها لمیده بودند و صبح ها برای صبحگاه باطری تمام کرده و با هل روشن می‌شدند. برخی نیز خود را به بی خیالی و باری به هرجهت زده بودند و به مصداق از این ستون به آن ستون فرج هست روزگار را سپری می‌کردند و منتظر اقدامات بعدی بودند. تعدادی نیز هنوز مست عشق بودند و فراق یار را باور نداشتند. تعدادی نیز به صراحت اعلام مخالفت کرده بودند که به‌تدریج مراحل تنبیه و اخراج و بازداشت موقت آنها در دستور تشکیلات قرار گرفت. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد.. @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂