بچهها با صدای بلند صلوات میفرستادند و او میگفت: «نشد این صلوات به درد خودتون میخوره»
نفرات جلوتر که اصل حرفهای او را میشنیدند، میخندیدند، چون او میگفت:« برای سماورای خودتون و خانواده هاتون به قوری چایی دم کنید»
بچههای ردیفهای آخر فکر میکردند که او برای سلامتی آنها صلوات میگیرد و او هم پشت سر هم میگفت: « نشد مگه روزه هستید» و بچهها بلندتر صلوات میفرستادند.
بعد ازکلی صلوات فرستادن تازه به همه گفت که چه چیزی میگفته و آنها چه چیزی میشنیدند و بعد همه با یک صلوات به استقبال خنده رفتند.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#طنز_جبهه
@defae_moghadas