✅ پيشينه تاريخي نام «خليج فارس»
✍ مظفر شاهدي
✂️ تا قبل از ورود آرياييان به فلات ايران در منابع آشوري از خليج فارس با عنوان «نارمرتو» نام برده شد. در كتيبهاي از داريوش عبارت «دريايي كه از پارس ميرود» بر خليج فارس اطلاق شد. آريانوس يوناني در قرن دوم ميلادي در كتاب «آنابازيس» از خليج فارس با واژه «پرسيكون كاي تاس» نام ميبرد كه معنای آن همان «خليج فارس» است. «استرابون» يوناني در نيمه قرن اول ميلادي در كتابش مكرر از همين واژه براي خليج فارس بهره برده است.
بطلميوس در قرن دوم ميلادي از خليج فارس تحت نام «پرسيكوس سينوس» ذكر كرده كه دقيقاً به معنای «خليج فارس» است. در برخي منابع لاتين اين واژه به صورت سينوس پرسيكوس و «ماره پرسيكوم» هم ذكر شده است كه معناي عبارت اخير درياي پارس است.
لازم به يادآوري است كه در بسياري از زبانهاي زنده دنيا نيز واژه سينوس پرسيكوس براي معرفي نام خليج فارس وارد شده است. چنانكه در زبانهاي: فرانسه به صورت: Golfe Persique؛ انگليسي Persian Gulf؛ آلماني Persischer Golf؛ ايتاليايي Golfo Persico؛ روسي Persidskizaliv؛ ژاپوني Perusha Wan؛ و تركي Farsi Korfozi ثبت شده است.
✅ كورتيوس روفوس مورخ رومي هم در قرن اول ميلادي نام «آكوارم پرسيكو» را براي خليج فارس به كار برده است كه به معناي آبگير پارس است.
در منابع تاريخي و جغرافيايي دوره اسلامي نيز به طور مكرر براي معرفي خليج فارس از واژهها و عبارات «بحر فارس ـ البحر الفارسي ـ الخليج الفارس ـ خليج فارس» استفاده شده است؛ از جمله ابن الفقيه در «مختصر كتاب البلدان» در سال 279ق. همچنین ابوعلي احمدبن عمر بن رسته در كتاب «الاعلاق النفيسه» در سال 290ق نوشته: «اما درياي هند، از آن خليجي به سوي ناحيت پارس بيرون آيد كه خليج فارس نام دارد... و بين اين دو خليج يعني خليج احمر و خليج پارس سرزمين حجاز و يمن و ديگر بلاد عرب واقع است.» ابوالقاسم بن خردادبه خراساني (وفات 300ق) در كتاب «المسالك و الممالك» مينويسد: «گروهي از اين رودها به سوي بصره و گروهي به سوي مذار روانند و سپس همه آنها به درياي پارس ميريزند.» بزرگ بن شهريار الناخذاه هرمزي (ناوخداي هرمزي) در كتاب «عجايب الهند بر و بحر و جزايره» كه در سال 342ق آن را تأليف كرده از واژه «بحر فارس» براي معرفي خليج فارس بهره برده است. ابواسحاق الاصطخري (وفات 346ق) هم در كتاب «مسالك الممالك» از عبارت «بحر فارس» براي معرفي نام خليج فارس استفاده ميكند. مورخ نامدار مسعودي (وفات 346ق) نيز در «مروج الذهب» و «التنبيه و الاشراف» از خليج فارس با عبارت «بحر فارس» و «البحر الفارسي» نام میبرد. ابوريحان بيروني (وفات 440ق) نيز در آثار خود واژههاي «درياي پارس ـ خليج پارس ـ بحر پارس» را براي معرفي خليج فارس ذكر كرده است. ابن حوقل در اثرش «صورﺓ الارض» و بشاري در كتابش «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» كه به ترتيب در سالهاي 367ق و 375ق تأليف شدهاند، واژه «بحر فارس» را به جاي خليج فارس به كار بردهاند در كتاب «حدودالعالم من المشرق الي المغرب» هم در معرفي خليج فارس از عبارت «خليج فارس» بهره گرفته شده است. بكيران در كتاب «جهان نامه»، ابن البلخي در «فارسنامه»، طاهر مروزي در «طبايع الحيوان»، ابوعبدالله بن ادريس در «نزهة المشتاق في اختراق الآفاق»، ياقوت حموي در «معجمالبلدان»، ابوعبدالله قزويني در «آثارالباقيه»، ابوالفداء در «تقويمالبلدان»، و شمسالدين الانصاري الدمشقي الصوفي در «نخبةالدهر في عجايب البر و البحر» به ترتيب عبارات: «بحر پارس - درياي پارس (و هم بحر پارس) ـ الخليج الفارسي ـ بحر فارس ـ درياي پارس (و هم بحر فارس) ـ درياي پارس ـ بحر فارس (و درياي پارس) ـ بحر فارس و بحر الفارسي (و بحر فارس)» را در معرفي خليج فارس به كار بردهاند.
لینک مطلب
https://www.cgie.org.ir/fa/news/141753/
https://eitaa.com/dehban_ir