⭐️ تدبیر امام باقر"علیه‌السلام" برای شکستن واحد پول خارجی!! ❗️راهی برای شکستن آقایی دلار آمریکایی و افزایش ارزش پول داخلی 🔹در سده‌ى اول هجرى، زدن سکه در انحصار رومیان بود و مسیحیان مصر نیز که سکه میزدند به روش رومیان و بنا بر مسیحیت نشان ‹اب و ابن و روح› بر آن مى‌زدند، عبد الملک خلیفهٔ اموى، سکه‌ای از این‌ گونه را دید و در مارک آن دقیق شد و فرمان داد آن را براى او به عربى ترجمه کنند، و چون معناى آن را دریافت خشمگین شد که چرا باید در سرزمین مسلمين سکه‌ها چنین نشانى داشته باشد، بى‌درنگ به فرماندار مصر نوشت که از آن پس بر سکه ها شعار توحید-شهد الله انه لا اله الا هو-بنویسند و نیز به فرمانداران سایر ایالات اسلامى نیز فرمان داد سکه‌هایی که نشان مشرکانه‌ى مسیحیت دارد را از بین ببرند و از سکه‌هاى جدید استفاده کنند. 🔸 سکه‌هاى جدید با نشان توحید اسلامى رواج یافت و به شهرهاى روم نیز رسید و خبر به قیصر بردند و او در نامه‌اى به عبد الملک نوشت: صنعت سکه هماره با نشان رومى مى‌بود و اگر کار تو در منع آن درست است، پس خلفاى گذشته‌ى اسلام خطا کار بوده‌اند و اگر آنان به راه درست رفته‌اند پس تو در خطا هستى. من همراه این نامه براى تو هدیه‌اى لایق فرستادم و دوست دارم که سکه‌های نشان‌دار را به حال سابق واگذارى و پاسخ مثبت تو موجب سپاسگزارى ما خواهد بود. عبد الملک هدیه را نپذیرفت و به قاصد قیصر گفت: این نامه پاسخى ندارد! 🔹 قیصر دیگر بار هدیه‌اى دو چندان دفعه‌ى پیش براى او گسیل داشت و نوشت: گمان مى‌کنم چون هدیه را ناچیز دانستى نپذیرفتى، اینک دو برابر فرستادم و مایلم هدیه را همراه با خواسته‌ى قبلى من بپذیرى. عبدالملک باز هدیه را رد کرد و نامه را نیز بى‌جواب گذاشت. 🔸 قیصر این بار به عبدالملک نوشت: دو بار هدیه‌ى مرا رد کردى و خواسته مرا بر نیاوردى براى سوم‌بار هدیه را دو چندان سابق فرستادم و سوگند به مسیح اگر سکه‌های نشان‌دار را به حال پیش برنگردانى فرمان مى‌دهم تا زر و سیم را با دشنام به پیامبر اسلام سکه بزنند و تو مى‌دانى که ضرب سکه ویژه‌ى ما رومیان است، پس همان بهتر که هدیه را بپذیرى و خواسته‌ى ما را برآورى تا روابط دوستانه‌مان چون گذشته پابرجا بماند. 🔹 عبدالملک در پاسخ بیچاره ماند… و با مسلمانان به مشورت پرداخت ولى هیچکس نتوانست چاره اى بیندیشد، یکى از حاضران گفت: باید از باقر اهل‌بیت چاره‌ى این مشکل را بجویى. 🔸 عبدالملک به فرماندار مدینه نوشت: امام باقر"علیه‌السلام" را با احترام به شام بفرستد، و خود فرستاده‌ى قیصر را در شام نگهداشت تا امام"علیه‌السلام" به‌شام آمد و داستان را به او عرض کردند؛ فرمود: تهدید قیصر در مورد پیامبر"صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم" عملى نخواهد شد و خداوند این کار را بر او ممکن نخواهد ساخت و راه چاره نیز آسان است، هم اکنون صنعتگران را گرد آور تا به ضرب سکه بپردازند و بر یک رو سوره‌ى توحید و بر روى دیگر نام پیامبر"صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم" را نقش کنند و بدین ترتیب از مسکوکات رومى بى‌نیاز مى‌شویم. و توضیحاتى نیز در مورد وزن سکه‌ها فرمود تا وزن هر ده درهم از سه نوع سکه هفت مثقال باشد و نیز فرمود نام شهرى که در آن سکه مى‌زنند و تاریخ سال ضرب را هم بر سکه‌ها درج کنند!! 🔹 امام"علیه‌السلام" فرمود: سه نوع سکه ضرب شود، نوع اول هر درهم یک مثقال و ده درهم آن ۱۰ مثقال، و نوع دوم هر ده درهم ۶ مثقال و نوع سوم هر ده درهم ۵ مثقال باشد، بدین ترتیب هر سى درهم از سه نوع ۲۱ مثقال مى‌شد و این برابر با سکه‌هاى رومى بود و مسلمانان موظف بودند سى درهم رومى که ۲۱ مثقال بود بیاورند و سى درهم جدید بگیرند 🔸 عبد‌الملک دستور امام را عملى ساخت و به همه‌ى شهرهاى اسلامى نوشت که معاملات باید با سکه‌هاى جدید انجام شود و هر کس از سابق سکه‌اى دارد تحویل دهد و سکه‌ى اسلامى دریافت دارد، آنگاه فرستاده‌ى قیصر را از آنچه انجام شده بود آگاه ساخت و باز گرداند. 🔹 قیصر را از ماجرا خبر دادند و درباریان از او خواستند تا تهدید خود را عملى سازد، قیصر گفت: من خواستم عبدالملک را به خشم آورم و اینک این‌کار بیهوده است چون در بلاد اسلام دیگر با پول رومى معامله نمى‌کنند. 📚 المحاسن و المساوى بیهقى، ج۲، ص۲۳۶-۲۳۲، چاپ مصر. عضو شوید👈 https://eitaa.com/dehban_ir