به نام او روزهای کاتالونیا کتاب بسیار زیبای ادبی جناب استاد کزازی است. طوفان واژه‌هاست. چهره‌ی ماندگار ادب فارسی خدا حافظش باشد. این سطور واژه پژوهی کتاب است ازص۱۵۰ تا ص۱۶۰ آبگینگی = تبلور قاموس=ذات،طبیعت، ذهنیت پاس=نگه‌داری دلشده=قربانی خطر گری= ریسک کردن همسانی= مساوات ناسازی=دوگانگی بوندگی=کمال شوریدگی=عشق و جنون سترگ= عظیم ترسا=عیسوی مذهب باختر زمین = اروپا(معنی درمتن) دالان=کوچۀ باریک یا راهرو منزل یا کاروان‌سرا که بالای آن خانه ساخته باشند؛ راهرو سرپوشیده؛ دهلیز. آبگینه=زجاج شیشه آینه نغز=هر چیز عجیب و بدیع که دیدنش خوشایند باشد؛ خوب؛ نیکو؛ لطیف؛ بدیع. بیشینه = بیشتر ولع=حرص،اشتیاق دد= شیطان مهستان=کنگره نهانگرایانه= درون سازمانی مغ=ظاهرا مجوس نابیوسان=غیر منتظره بشگون=ماندنی ایدون= احتمالا به معنی بادا ؟ (معنی متن خبر از ماندگاری داشت) آبریزگاه= روشویی کپ شده= بسته شده خمانه= سیفون خستن=خسته شدن ستبرتر= بزرگتر پالودن= جستن قیر فام= به رنگ قیر همسنگ= همتراز -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye