به‌نام‌او این‌بار بیشتر هوای ما را داشته باش دیشب این‌جا بودم، یک جای دنج، یک جای قشنگ، تمام دوران زندگی‌ام جا پیدا کردن برای خواندن دو رکعت نماز در این مکان آرزو بود، گاهی ساعت‌ها می‌نشستم تا فاتحانه جا پیدا کنم برای نماز، آن‌وقت مادرم سقلمه می‌زد: "نماز امام جواد یادت نره، کار نداره فقط هفتاد تا قل‌هوالله." توی کتاب نشان از بی‌نشان‌ها خوانده‌بودم، آقای نخودکی هم این‌جا می‌آمد و نماز می‌خواند، یا سید علی قاضی و حال عجبیش. اصلا از این‌جا ضریح یک جور دیگر قشنگ است. یک جورِ جور، یک جور شیرین، یک جور دل‌پذیر. امام‌رضا(علیه‌السلام) است دیگر، دودوتای بابا رضا جان، ۴ تا نمی‌دهد، قشنگ ۴۰۰۰ تا می‌شود، حتی بیشتر، قد سواد من همین‌قدر است. حالا این گوشه نایاب، این کنج دلداده که قرن‌ها محل عبادت عارفان و عاشقان بوده، شده سهم کسی که ادعایی نداشت. اصلا به ادا نیست به ادعا نیست، به پذیرش است، این‌که کار کوچکت را قبول کنند یا نه؟ این که خون ناقابل را بپذیرند یا نه؟ هر چند ثانیه صدای گریه‌ای بلند می‌شود، آه سنگینی و نگرانی از حال انتخابات. تا می‌آیم زیارت‌نامه بخوانم، صدا حواسم را پرت مزار شهید رئیسی می‌کند. حتما حکمتی دارد خب. سر درد ودل باز می‌شود: امام رضا جان وقتی خبر شهادت رسید گفتيم ایران، ایران امام رضاست، به این حرف باور داریم، دست‌مان را بگیر، بیشتر از قبل، نه فقط برای ایران، برای همه دلداد‌گان این نظام، برای تشنه‌های عدالت، برای کودکان غزه، کشمیر، یمن، سوریه، برای همه دنیا.... این‌بار بیشتر هوای ما را داشته باش. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye