💐 یک بغل یاس دستمالی سفید در دستم، آمدم سیبی ازحرم ببرم چشم برشمع وشمعدانی ها ،یک بغل یاس -دست کم-ببرم آمدم با مسافران حرم ، بتکانم تمام چشمم را سیزده بندگریه بنویسم، باخودم سوز محتشم ببرم درمسیر رواق آیینه، دارم از دل غبارمی چینم تا درین روضه بااجازه ی تان، ناگهان دست برقلم ببرم ناگهان صحن، حوض کوثرشد، دیدم اینجا به چرخ آمده ام تا که درباغ سوره ی طاها، سیب سرخی به هرقدم ببرم دردلم یاکریم های کبود بین هربیت، بال بال زدند اصلا اینجاشگفت نیست اگر روی دستم ستاره هم ببرم درقمم یامدینه؟حیرانم، یاکه درمشهدم نمی دانم مانده ام ای کریمه ای بانو! چه ازاین ساحت کَرم ببرم؟! @salaam_porseman