#برش_کتاب📚
#وقتی_مهتاب_گم_شد🌚
🟣روز از نیمه گذشت. هواپیماهای 🛫خودی توپخانه عراقیها را بمباران کردند💣 و توپخانه هم چند آتشبار کاتیوشا را برای چندمینبار، روی تانکهای عراقی ریخت. تا آن ساعت⏱️ اجساد حدود هشتاد نفر از بچهها گردان ما دور و برمان بود. روی پیکرشان خمپاره و توپ فرود میآمد،😭 ولی کاری از ما برنمیآمد. باید غروب میشد. اما آیا این رؤیا به واقعیت بدل میشد؟😩
نه فقط ساعت⏱️ که حتی دقیقه و ثانیهها نیز کند میگذشت. هر دقیقه مثل یک ساعت⏱️ شده بود. خورشید☀️ هم انگار خیال غروب کردن نداشت. 🌍زمین هم از گرما و تف حرارت خورشید میسوخت🔥 و هم از آتش بیوقفه عراقیها. بیشتر بچهها نماز📿 را به هر شکلی که ممکن بود در حین نبرد با پوتین، بیوضو، یا حتی بیتیمم، رو به قبله یا به هر سمت دیگر، خواندند😞. در این میان آرامش معاون محور سلمان، حسین همدانی، توجهم را جلب کرد😉. او رو به سمت خرمشهر ـ احتمالاً رو به قبله ـ نشسته بود.♂️ با لباس پاره از موج انفجار و دستهایی که رو به آسمان بود🤲و میگفت: «خدایا کمکمان کن. خدایا ما خیلی ضعیفیم. به فریادمان برس. خدایا سیاهی شب را برسان.»😞
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃
@deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹