🔸دلالتهای سیاسی مفهوم تبرج
«وَ قَرْنَ فىِ بُيُوتِكُنَّ وَ لَا تَبرَّجْنَ تَبرَّجَ الْجَهِلِيَّةِ الْأُولىَ وَ أَقِمْنَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتِينَ الزَّكَوةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكمُْ تَطْهِيرًا»(احزاب: 33)
یک فهم رایج از مفهم «تبرج»، خودنمایی زنانه و جنسیتی است. این برداشت صحیح است ولی به نظر می رسد که «تبرج» به عنوان یک مفهوم قرآنی بار معنایی وسیعتری دارد.
در برخی از تفاسیر روایی، آیه شریفه بر ماجرای خروج صفراء/صفوراء زن حضرت موسی ع بر وصی حضرت موسی (ع)، یوشع بن نون و هم چنین خروج عایشه بر امیرمومنان (ع) تطبیق شده است.(1)
بنابر این تفسیر، مفهوم تبرج خودنمایی و اظهار خود برای ریاست و سلطه سیاسی را نیز شامل میشود. مطابق آیه شریفه هر دو نوع تبرج جنسی و سیاسی نوعی جاهلیت است و طبعا تبرج سیاسی جاهلیتی زیانبارتر است.
علامه طباطبایی در توضیح این لفظ می نویسد: «كلمه" تبرج" به معناى ظاهر شدن در برابر مردم است، همان طور كه برج قلعه براى همه هويدا است»(2) روشن است که این نوع ظاهر شدن منحصر در خودنمایی جنسیتی نیست.
این برداشت سیاسی از مفهوم تبرج آنگاه اهمیت بیشتری می یابد که در صدر آیه از تبرج نهی شده است و در ذیل آیه، تطهیر اهل بیت علیهم السلام از هر گونه رجس آمده است که به صورت کلی مفهومی سیاسی از آیه به دست می دهد یعنی در صدر آیه از ریاست طلبی نااهلان نهی شده است و در ذیل آیه شایستگان برای این امر معرفی می شوند.
🔹بروز هر دو نوع تبرج در جنبش اخیر
یکی از ویژگیهای آشوبهای اخیر آنست که مفهوم نهی شده تبرج در هر دو مصداق خود یعنی «تبرج جنسی» و «تبرج سیاسی» بروز یافته است.
تبرج سیاسی آنجایی است که یک فرد بدون داشتن شرایط حقیقی زعامت اجتماعی، با یک خودبرتر بینی کاذب خود را شایسته به دست آوردن قدرت سیاسی می داند. اعم از اینکه این خود برتربینی ناشی از شهرت، نسب، ثروت، زیبایی و... باشد.
لیدری سلبریتی ها، هنرمندان و فوتبالیستها برای یک جریان سیاسی مصداق بارز همین نوع تبرج است چرا که هیچیک از صلاحیتهای سیاسی در ایشان وجود ندارد.
__________________________
1- متن روایت:
«عبد اللَّه بن مسعود گويد به پيغمبر عرض كردم وقتى از دنيا بروى كى تو را غسل ميدهد؟ فرمود هر پيغمبرى را وصى او غسل ميدهد عرض كردم وصى شما كيست يا رسول اللَّه؟ فرمود على بن ابى طالب عرض كردم يا رسول اللَّه بعد از شما چند زنده باشد فرمود سى سال زيرا يوشع بن نون وصى موسى پس از او سى سال زنده بود و صفوراء دختر شعيب زن حضرت موسى بر او شوريد و گفت من به خلافت از تو شايسته ترم يوشع با وى جنگيد و طرفدارانش را كشت و خودش را اسير كرد و با او خوشرفتارى نمود دختر ابى بكر هم به زودى بر على بشورد با چند هزار از امتم و با او بجنگد و طرفدارانش را بكشد و خودش را اسير كند و با او خوشرفتارى كند و در باره او است كه خداى عز و جل (در سوره احزاب آيه 33) فرمايد در خانه هاى خود بمانيد و مانند زمان جاهليت نخست خود نمائى نكنيد مقصود از آن صفوراء دختر شعيب است.»
كمال الدين و تمام النعمة / ترجمه كمره اى، ج1، ص: 106 - تفسیر صافی ج 4 ص 187 - البرهان في تفسير القرآن، ج4، ص: 442
2- ترجمه الميزان، ج16، ص: 46