🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
#خاطرات_شهدا
🔰مجری صدا و سیما جناب آقای نظام اسلامی، خاطره ایازشهر
#چترود کرمان و
شهدای گمنامی🌷 که در آنجا به خاک سپرده شده اند، می گوید:
🔰زمانی که برای اجرای مراسم تدفین سه
#شهیدگمنام به شهر چترود که به نام فاطمیه✨ (چترود تنها شهری است که به نام بی بی فاطمه زهرا (س) گنبدی بنا کرده و پس از آن نام شهر به فاطمیه تغییر یافته است) ، سفر کرده بودم
🔰بعد از مراسم تدفین سه شهید، غروب🌥 هنگام زمانی که مشغول نوحه سرایی و
#عزاداری برای این عزیزان بودیم جوانی از میان جمعیت برخاست و تقاضا کرد
#مطلبی را بیان کند. دیگران در حالی که با نگاه هایشان😐به وی تشر می زدند می خواستند مانع صحبت وی شوند که با سماجت این جوان اجازه داده شد✔️ حرفش را بزند.
🔰جوان نقل کرد: «امروز صبح☀️ که برای تشییع می آمدم پر از
#تردید بودم، دلـ❤️ـم گرفته بود. ناامید بودم. زمانی که از زیر تابوت⚰ یکی از همین
#شهدا گرفته بودم و پیش می رفتم به جای تکرار جمله های مداح خطاب به این شهدا گفتم: امروز باید
#نشانه ای به من نشان دهید تا باور کنم که هستید👌 و تردیدم را از بین ببرد. به نوحه سرایی گوش نمی کردم و با این شهید درد دل می کردم».
🔰این جوان ادامه می دهد: «بعد از
#نمازظهر خوابیدم و در عالم رویا جوانی را دیدم که به سویم آمد و گفت: من همان
#شهیدی هستم که امروز در زیر تابوت من گلایه می کردی😊، آمدم تا به تو بگویم که
#امیدوارتر باش و باور داشته باش. جوان می گويد؛ به شهید گفتم: تو به درخواست من پاسخ دادی✓، آیا تو هم درخواستی از من داری⁉️
🔰شهید در رویا 💭به من گفت: آری. من «
#هادی_راستی» هستم. برو به آدرس منزل ما در
#اهواز، فلکه چهارشیر، کوچه ...
نشان به آن نشان که مرا در محله به نام دانشجوی
#مفقودالاثر می شناسند،
به
#مادرپیرم بگو که دیگر منتظر من نباشد✘ و نشانی مرا در اینجا به او بده.»
🔰نظام اسلامی ادامه داد:
وقتی مشخصات شهید را به رییس بنیاد شهید
#خوزستان به نقل از این جوان ارائه کردیم. ۴۰ دقیقه بعد رئيس
#بنیادشهید خوزستان تماس گرفت 📞و گفت:
استعلام کردیم.
مشخصات صحیح است👌.
نظام اسلامی در پایان سخنانش گفت:
بعد از مدتی که به آدرس مورد نظر مراجعه کردیم در پاسخ به زنگ در🚪،
پیرزن رنجوری به محض بازکردن در پرسید:
از
#هادی_من خبر آوردید؟
@didebanehoshyar