#طنز_های_مدرسه
#قسمت_بیست_ویکم
زنگ، زنگ ادبیات فارسی بود! استادمان حسابی سرمست و شنگول شده بود! قشنگ معلوم بود چند بسته ای سیگار بر بدن زده و آمده سر کلاس!
به طوری که در کتاب را باز کرد و گفت: درس نمی دهم! شعر صفحه ۱۲۰ را همین الان حفظ کنید زنگ بعد می پرسم ونمره می دهم!
همه از تعجب دهن هایشان باز شد و ناله هایشان کلاس را پر کرد!
استاد گفت: خفه! حفظ کنید!
ادامه دارد...