#طنز_های_مدرسه
#قسمت_نوزدهم
رفتم دست به آب؛ وارد خوابگاه که شدم دیدم یکی از همکلاسی ها رو کرده به کیف من و دارد به کیفم فحش میدهد؛
گفتم: چته؟
گفت: نصف شبی صدای مزخرف گوشی توی این ساک همه رو از خواب پروند!
آقای طاهری اومد گوشی رو برداشت!
زدم به پیشانی ام و افتادم زمین!
قید گوشی را همان موقع زدم؛
یا کتک یا گوشی انتخاب با خودت!
من بدخت خواب بودم یادم نبود گوشی ام را کوک کرده ام! از آن بدتر آقای طاهری که ته حسینیه خوابیده بود از صدای هشدار من بیدار شده بود؛
ولی خودم که گوشی بالای سرم بوده هیچ متوجه نشده بودم.
ادامه دارد...
نوشته های یک طلبه
#طنز_های_مدرسه #قسمت_نوزدهم رفتم دست به آب؛ وارد خوابگاه که شدم دیدم یکی از همکلاسی ها رو کرده به
ادامه جذاب داستان، فردا😁❤️
گر برانی و نخوانی و کنی نومیدم
به که روی آرم و حاجت زکه خواهم چه کنم
#دلگویه
نوشته های یک طلبه
#طنز_های_مدرسه #قسمت_نوزدهم رفتم دست به آب؛ وارد خوابگاه که شدم دیدم یکی از همکلاسی ها رو کرده به
#طنز_های_مدرسه
#قسمت_بیستم
آقای طاهری مشغول چای خوردن بود! آقای شیری هم کنارش!
سلام علیک گرمی کردیم؛
آقای طاهری گفت: پیری چی میخوای؟
بدون مقدمه گفتم گوشی ام!
چشمانش را خیره کرد؛ آقای شیری گفت: فرار کن اگه میخوای زنده بمونی!
من هم فرار کردم؛ فقط صدا های بلندی را میشنیدم که نمی شد فهمید آقای طاهری چه میگوید!
اما ماجرای مداد، داستان تلخی بود آن روز ها برایم!
ادامه دارد...
سرطان هدیه از طرف صنایع بی خاصیتی است که مردم اردکان را بیچاره کرده اند!
در دل این دودها مردمی نفس می کشند که آرزو می کنند نفستان قطع شود؛
#صنایع_آلوده
نوشته های یک طلبه
سرطان هدیه از طرف صنایع بی خاصیتی است که مردم اردکان را بیچاره کرده اند! در دل این دودها مردمی نفس
و اما عده ای با پول هایی که به عنوان مسؤلیت اجتماعی وارد شهر می شود
دکان باز کرده اند!
دنبال برنامه های دهن پر کن و دعوت افراد معروف اند!
نه به فکر آسفالت و زیر ساخت!
ای کاش عده ای اشکال نمی گرفتند!
اما تأسیس موسسه افق کویر ظلم آشکار به اردکان بود و هست!
با دلیل اثبات میکنیم
۱_فلج شدن و وابسته شدن تمام برنامه های فرهنگی به این موسسه
۲_عدم حمایت لازم و کافی از برنامه های فرهنگی کوچک
۳_روند طاقت فرسا جهت گرفتن چندرغاز پول
۴_عدم برگزاری برنامه های پربازده و مفید
۵_حمایت از برخی تئاتر هایی که زیان اخلاقی آن هنوز احساس می شود.
۶_حیف و میل کردن سرمایه و نداشتن برنامه بلند مدت
۷_عدم حمایت کافی از مجموعه های تشکیلاتی مساجد
۸_از بین رفتن وزارت ارشاد و ورزش در اردکان با تاسیس این موسسه
و....
نوشته های یک طلبه
#طنز_های_مدرسه #قسمت_بیستم آقای طاهری مشغول چای خوردن بود! آقای شیری هم کنارش! سلام علیک گرمی کردی
خب دلتون برای ادامه داستان تنگ نشده 😁😊
همراه باشید
یکی از مواقعی که دعا به اجابت خیلی نزدیکه
هنگامیه که بارون میاد
اونم این بارون شُر شُری
دعا یادت نره
التماس دعا