#پرسش_و_پاسخ_های_عاشورایی
⁉️پرسش: با وجود آنكه يكي از علل انتخاب مكّه، داشتن فرصت مناسب براي تبليغ ديدگاه خود بود؛ چرا در اين شرايط زماني ويژه - كه اوج حضور حاجيان از سرتاسر نقاط مختلف در مكّه، عرفات و منا است و بهترين فرصت تبليغي براي امام حسین(علیه السلام) فراهم آمده است - نابهنگام و به صورت ناگهاني مكّه را ترك كرد؟
✅پاسخ: به طور خلاصه ميتوانيم علل اين تصميم ناگهاني را چنين ذكر كنيم:
@dokhtarane_zahrayi
1️⃣. احتمال خطر جاني
از برخي عبارات امام حسين(علیه السلام) - كه در مقابل ديدگاه شخصيتهاي مختلفي كه با بيرون رفتن آن حضرت از مكّه و حركت به سوي كوفه مخالف بودند، ابراز شده - چنين بر ميآيد كه امام(علیه السلام) ماندن بيشتر در مكّه را مساوي با بروز خطر جاني براي خود ميدانست؛ چنانكه در جواب ابن عباس ميفرمايد: «كشته شدن در مكاني ديگر براي من دوست داشتنيتر از كشته شدن در مكّه است».{ابن كثير، البداية و النهاية، ج 8، ص 159}.
🔹در پاسخ عبداللَّه بن زبير نيز فرمود: «به خداوند سوگند! اگر يك وجب خارج از مكّه كشته شوم، براي من دوست داشتنيتر است تا آنكه به اندازه يك وجب در داخل مكّه كشته شوم. به خداوند سوگند! اگر من به لانهاي از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بيرون خواهند كشيد تا آنچه را از من ميخواهند، به دست آورند».{وقعة الطف، ص 152}.
🍃امام(علیه السلام) در برخورد با برادر خود محمد حنفيه، به صراحت سخن از قصد ترور يزيد در محدوده حرم امن الهي نسبت به جان خود سخن به ميان آورد.{سيد بن طاووس، لهوف، ص 82}. بالاخره در بعضي از متون به صراحت سخن از اين مطلب به ميان آمده كه يزيد، عدهاي را همراه با سلاحهاي فراوان براي ترور امام حسين(علیه السلام) در مكّه فرستاده بود.{همان}. به غلط در اين متن فرمانده آنان «عمر بن سعد بن ابي وقاص» ذكر شده كه در متون ديگر به «عمرو بن سعيد بن عاص» تصحيح شده است.
@dokhtarane_zahrayi
2️⃣. شكسته نشدن حرمت حَرَم
در ادامه برخي از عبارات پيش گفته، تذكّر اين نكته از سوي امام حسين(علیه السلام) وجود داشت كه نميخواهد حرمت حرم امن الهي، با ريخته شدن خون او در آن شكسته شود؛ گرچه در اين ميان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنايتكاران اموي باشد.
🔹آن حضرت اين مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبير و به گونه تعريضآميز نسبت به او - كه بعدها در مكّه موضع گرفته و لشكريان يزيد حرمت حرم را خواهند شكست - به صراحت بيان ميدارد. ايشان در جواب ابن زبير ميفرمايد: «ان ابي حدثني ان لها كبشاً به تستحلّ حرمتها فما احبّ ان اكون انا ذالك الكبش : پدرم (علي(علیه السلام)) براي من نقل كرد كه در مكّه قوچي است كه به وسيله آن حرمت شهر شكسته ميشود و من دوست ندارم كه مصداق آن قوچ باشم».؛ {ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج 2، ص 546}.
🏴
@dokhtarane_zahrayi