⭕️شیعه چون حکومت نداشت، چون در اقلیت بود
فقه او در پاسخ اینکه « جامعه چگونه باید زندگی کند؟» نیست؛ در پاسخ اینکه « فرد چگونه باید زندگی کند؟» است و
این یک نقص بزرگ و یک عیب بزرگ است.
📖صفحهٔ ۱
🔰حضرت آیتالله خامنهای دام ظلُّه
♦️امروز، آقایان محترم! سؤالات زیادی مطرح است از اسلام که جواب اینها را آگاهان و
عالمان به دین باید بدهند،
اگر آنها ندادند غیرعالمان و ناآگاهان خواهند داد، بعد شما مجبور میشوید بروید حرف آنها را رد کنید! بسیاری از مسائل را ما از دین احتیاج داریم که بدانیم و نمیدانیم.
♦️در طول این هزارسالی که
فقه استدلالی ما داشتیم و علمای بزرگ و استخوانهای علمی بینظیر یا کمنظیری در طول این هزارسال ما داشتیم؛
شیعه چون حکومت نداشت، چون در اقلیت بود
فقه او در پاسخ اینکه « جامعه چگونه باید زندگی کند؟» نیست؛ در پاسخ اینکه « فرد چگونه باید زندگی کند؟» است. و این یک
نقص بزرگ و یک
عیب بزرگ است.
♦️اگر بگویند «یک فرد چگونه زندگی کند که مسلمان باشد؟» جوابش در فقه شیعه تا حدود زیادی روشن است؛ احکام نماز مشخص است، احکام روزه مشخص است، احکام زکات مشخص است، خمس مشخص است، حج مشخص است، احکام معاملات مشخص است. یک فرد اینجوری که عمل بکند مسلمان است،
اما یک جامعه چطور؟ سیستم اقتصادی جامعه چی؟ آیا
دولت در فعالیتهای اقتصادی جامعه نقشی دارد یا نه؟ آیا بخش خصوصی و مردم در سرمایهگذاریهای جامعه نقش دارند یا نه؟ آیا
دولت حق نظارت بر فعالیت اقتصادِ بخش خصوصی دارد یا نه؟ اگر دارد تا کجا و تا چه حد؟ اگر
دولت، حق تلاش و فعالیت اقتصادی دارد آن جایی که تعارض و تضادی بهوجود بیاید، تکلیف چیست؟ آیا اگر مردم خودشان سود بردند، زحمت کشیدند، تلاش کردند، سود بردند، آیا
دولت از این سود حقی دارد یا نه؟ آیا خدمات عمرانی عظیمی که در یک کشور لازم است و
دولتها متعهد هستند که آنهارا انجام بدهند از کجا باید تأمین بشود؟ آیا منابع عمومیای که در یک جامعه وجود دارد مال مردم آن جامعه است که در آن عصر زندگی میکنند یا نسلهای آینده هم در آن سهمی دارند؟ اگر مال مردم آن زمان هست آیا
دولت چگونه بایستی از آنها استفاده کند و
چگونه باید آن را صرف و خرج کند که به همه مردم برسد؟
♦️ببینید در مباحث اقتصادی این همه مسائل مهم وجود دارد که
اینها را نمیشود استفتاء کنیم، فقیه بنشیند آنجا یک قلم جواب اینها را بنویسد.
لازم است مسائل دنیا را بداند آن فقیهی که میخواهد جواب بدهد به اینها. نظرات مکاتب دیگر را بداند، اشکالاتی که بر هر کدام از اینها ممکن است وارد بشود یا وارد شده را بداند. تبعات و توالی فاسد یا غیرفاسد هریک از اینها را بداند یا بتواند حدس بزند؛
ذهنی نباشد که بخواهد از روی ذهنیات خودش یک دنیایی را بسازد و از واقعيت، هیچ خبر نداشته باشد.
♦️این فقط در زمینهٔ مسائل اقتصادی است، که یک
فقیه اگر بخواهد
واقعبینانه صحیح،
منطبق با کتاب و سنّت، در این باب نظر بدهد
بایستی این همه اطلاعات را داشته باشد. این، تازه یک قلم است، اقلام دیگر هم همه از همین قبیل است. مگر فقیه میتواند بیتفاوت بماند در اینکه آیا ما با کشورهای جهان رابطه داشته باشیم یا نه؟ این رابطه بین کشورهای گوناگون جهان یکسان است یا کشور اسلامی و غیر اسلامی فرق دارد؟ خب شما ممکن است همینجوری بگویید که خب معلوم است که کشورهای اسلامی مقدم است. حالا اگر یک کشور اسلامی منش و روشی داشت که برای جامعهٔ اسلامی مضرتر هست تا آن کشور غیر اسلامی، حالا چی؟
اینجور نیست که بشود همینطور یک قلم برداشت و جواب این استفتاء را نوشت؛ مطالعات زیادی لازم است، آگاهیهای زیادی لازم است. اصلاً کشورها و ملّتها چنددستهاند در رابطه با نظام اسلامی و کشور اسلامی؟ و با هرکدام چگونه باید رفتار کرد؟ آیا در مبادلات اقتصادی ما و کشورها، ما حق داریم بهعنوان دولت اسلامی آن کشورهای دیگر را استعمار کنیم یا نه؟ یک سؤال است. اگر سرمایهگذاری ما برای ما یک سودی از آن کشور عاید کرد آیا این سود حلال است یا نه؟ اگر چنانچه ما سرمایهگذاری نکردیم یک قدرت ظالمی رفت آنجا سرمایهگذاری کرد که سرمایهگذاری ما میتوانست جلوی آن را بگیرد چطور؟ آیا جایز است ما موارد و درآمدهای کشورمان را ببریم یک کشور دیگر خرج کنیم یا نه؟ اگر جایز است تا چه حد و در چه جور کشوری؟ اسلامی یا غیراسلامی، یا فقط اسلامی؟ اگر تمسک ما به احکام اسلامی و اصول اسلامی موجب بشود که ما یک جا ارتباطمان با یک کشوری بههم بخورد آیا آن احکام را باید رعایت بکنیم یا نه؟
اینها آنقدر سؤال و استفهام هست که اصلاً وقتی انسان نگاه کند میبیند که ما خیلی باید کار کنیم در زمینه پاسخگرفتن اینها از اسلام.
🆔
@Asre_jadid_57