🔴 واقعگرایی در جغرافیای سیاسی
تبعات تحولات روشی در سیاست و زمینهسازی برای تولد ایران معاصر
تحول در «نظامهای معرفتی» و ظهور اپیستمهی مدرن -بهتبع رنسانس و انقلاب روشنگری- تبعات واضح و گستردهای در عالم سیاست داشت. مهمترین تاثیر این امر، میل شدید کشورهای اروپایی به تصرف آسیا بود. آسیا، انباری بزرگ و مملو از مواد خام بود و بازار بزرگی برای سرمایهداری جدید متولدشده در اروپا به حساب میآمد. این لقمهی چرب، محرک
#استعمار شد.
دراینمیان، شکلگیری
#ساختارهای_وستفالیایی بعد از 1648 میلادی نیز بستر مشروعی را برای پیشبرد اهداف استعمار پدید میآورد. نظام حقوق بینالملل آرام_آرام بهتبع تولد دولت-ملتها در حال پدیدارشدن بود؛ و با گسترش آن این امکان وجود داشت که یک ظروفمرتبطهای را در میان کشورهای تولیدکنندهی مواد خام و کشورهای فرآوریکننده ایجاد کرد.
توضیح این مطلب که تحول روششناسی چگونه به کمک استعمار آمد، مورد اهتمام یادداشتهایی قرار خواهد گرفت که محور آنها، واقعگرایی در جغرافیای سیاسی است. اتخاذ این رهیافت، تحولات عمیق و پایداری را در کشورهای آسیای مرکزی رقم زد و به تغییرات گستردهی فرهنگی در میان این ملتها انجامید.
#ایران_معاصر نیز در بحبوحهی این تحولات متولد شد و خود را از
#ایران_قدیم بازشناخت. تمنای بازیابی شکوه گذشته را باید در لحظهبهلحظهی ایران معاصر جستوجو کرد.
با توجه به اهمیت تاثیر توجه به دقایق و ظرائف روشی در تحلیل تحولاتی که اینک در
#منطقه_غرب_آسیا در حال وقوع است، مطالعه و بررسی این حوزه مطالعاتی را تقدیم مخاطبان محترم کانال
#دقایقی_پیرامون_دوران_جدید_عالم خواهم نمود.
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid