فیش هفتم: حضرت علی اصغر علیه‌السلام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غافلم، باز خبردارم کن یوسف فاطمه، بیدارم کن بار سنگین گناه آوردم از سر لطف، سبک بارم کن ای طبیبی که پی بیماری نظری بر دل بیمارم کن آمدم توبه کنم، پاک شوم مهربان... خالی از اغیارم کن کمکم کن نروم سمت گناه با کتک هم شده وادارم کن بین عُشاق حسین بن علی بی بهایم، تو بهادارم کن آمدم بین عزا جان بدهم کشته‌ی قافله‌سالارم کن وسط گریه، میان روضه لحظه‌ای لایق دیدارم کن ** بر غم ذبح عظیم اصغر تا خود حشر گرفتارم کن ✍ دل ما دنبال بهانه می گرده بره در خونه باب الحوائج ، شب هفت محرم می‌رفتیم خونه شیر خواره ابی عبدالله امشب شب هفت رمضان بریم در خونه این نازدانه، روضه رو باید مادر بخونه، مادری که از داغ ابی عبدالله و فرزندش تاریخ نویسان نوشتند اصلا زیر سایه نمی نشست، می خوام زبان حال بخونم. تصور کن انشاءالله توجمع ما کسی نباشه که بچه کوچیک از دست داده، خدا بچه هاتون رو حفظ کنه. ولی اگه بری قبرستان ببین مادری که بچه از دست داده چه طور روضه می خونه، نمی دونم رباب علیها السلام لحظه آخر که بابا داره علی رو پشت خیمه دفن می کنه رسید یا نه ولی شاید زبان حالش اینجور باشه. کاش میشد با لالا آرومت کنن یا که بی سرصدا آرومت کنن تو همینجا بمون و هی گریه کن نکنه نیزه ها آرومت کنن اخلاق تو و باباتو میشناسم ناله های آشناتو میشناسم نگو این صدای گریه تو نیست من صدای گریه هاتو میشناسم خیمه خیمه با شتاب رفتم علی هرطرف خونه خراب رفتم علی هفت دفعه هاجر دوید به آب رسید صددفعه دنبال آب رفتم علی راستی خندون شدنت مبارکه مرد میدون شدنت مبارکه گریه کردی و همه کِل کشیدن آخ رجز خون شدنت مبارکه از کسی سه شعبه خوردی انگاری بازه چشمات ولی مردی انگاری عجله داشتی برا بزرگ شدن سه تا دندون درآوردی انگاری ی خبر فقط برام بیاد بسه خیلی نه! ی خط برام بیاد بسه حالا که بابات میره پشت خیام بند قنداقت برام بیاد بسه کاش بشه تیر و ی گوشه چال کنم زبون سپاه شام و لال کنم من اگر هم که ببخشم همه رو محاله حرمله رو حلال کنم حال من بی تو دیگه جا نمیاد سر تو پیشم با دعوا نمیاد من دلم خوش بود هنوز نفس داری نفساتم دیگه بالا نمیاد اومدم پشت حرم خاکت کنم یه گوشه با قد خم خاکت کنم بابا میگه دیر شده خاک و بریز چه کنم نمیتونم خاکت کنم روی دست دلاوری کردی علی مث جدت حیدری کردی علی آبرومو خریدی بین زنا روت سفید چه محشری کردی علی ✍ ___________________ پاورقی ابن اعثم کوفی (3143 ق) در الفتوح، ابن طلحه شافعی (م 654 ق) در مطالب السّوول، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی (متوفای 461 ق) درالاحتجاج و خوارزمی (متوفای 568 ق) در مقتل الحسین؛ تصریح می کنند: پس از شهادت طفل، امام حسین(ع) از اسبش فرود آمد و با قبضه شمشیرش، گودالی کَند و کودک را با خونش آغشته نمود و بر او نماز خواند و دفنش کرد. (ابن اعثم، بی تا: 131/5؛ ابن طلحه، بی تا: 73؛ طبرسی، 1380 ش: 101/2؛ خوارزمی، بی تا، 32/2) با این تفاوت که صاحب احتجاج و خوارزمی، اشاره ای به خواندن نماز بر طفل ننموده اند. 🌐@dorenabhydar