💠 درس اصول 2 (مباحث اطلاق و تقیید) 🗓دوشنبه ۹ مهر 🔘جلسه 6 🔰تبیین مراد از قرینه متصله‌ای که مانع از اطلاق می‌شود بررسی احتمال سوم شهید صدر در مورد قرینه متصله مانع از اطلاق: نظر شهید: در مثال «اکرم عالما و لا تکرم فاسقا» این عموم، عموم عام را تقیید نزده اما اطلاق مطلق را تقیید می‌زند. قرینه نوع اول مانع از انعقاد اطلاق می‌شود به دلیل اینکه در بیانیت آن‌ها جای شک نیست. زیرا عموم این لا تکرم الفاسق وضعی است و قطعاً بیان برای اطلاق است پس اکرم عالما را اطلاق قید می‌زند. طبق نظر شهید صدر در اینجا دو اطلاق متزاحم خواهند بود که در نتیجه تزاحم آن‌ها اجمال به وجود خواهد آمد. تزاحم یعنی در هر دو اطلاق منعقد می‌شود؛ به دلیل اینکه نه جمله دوم می‌تواند برای اولی قرینیت داشته باشد و نه جمله اول می‌تواند برای دومی چنین باشد و هیچ‌یک نمی‌توانند برای دیگری بیان در تقیید باشد (نه اولی برای دومی بیان برای تقیید دومی است و نه دومی بیان برای تقیید اولی است). 🔹اشکالات بر نظر شهید صدر: اشکال اول: تعارض اطلاقین حرف دیگری است اما در اینجا تزاحمی بین دو اطلاق رخ نمی‌دهد؛ زیرا اساساً تزاحم در مقام عمل شکل می‌گیرد نه در مقام اصل تکلیف؛ یعنی ضیغ اطلاق عمل منشأ تزاحم است. همچنین تزاحم اطلاقین با فرض اجمال در تعارض است؛ اجمال به معنای عدم الاطلاق است و حال اگر اطلاقی وجود دارد دیگری اجمالی در کار نیست. نکته: ما قبول داریم که این دو دلیل در محل اجتماع اجمال پیدا می‌کنند اما چرا اجمال پیدا می‌کنند؟ به دلیل اینکه اولی قرینه‌ای برای دومی است، پس مانع انعقاد اطلاق دومی می‌شود و دومی هم احتمال دارد قرینه‌ای برای اولی باشد، این دو جمله هم مربوط به قرینه متصله مجمل است و گفتیم اگر قرینه متصله مجمل وجود داشته باشد کلام را مجمل می‌کند یعنی اجمال قرینه متصله به ذوالقرینه سرایت می‌کند. 🔸اشکال دوم: ایشان می‌فرماید: کسی که در مقام بیان، قرینه‌ای بر تقیید نمی‌آورد پس اراده اطلاق دارد و در اینجا هر دو جمله اطلاق دارند. اشکال: چطور می‌شود جمله اول اطلاق داشته باشد اما دومی بر اطلاق خود باقی بماند! چطور می‌شود دومی چنین دلالتی داشته باشد و اولی هم بر اطلاق خود باقی بماند و بعد تزاحم اطلاقین پیش بیاید؟ اگر در اولی این دلالت التزامی را بپذیریم دیگر اجازه نمی‌دهد در دومی منعقد شود. اگر در هر صورت فرض کردیم دومی هم همچنین دلالت اطلاقی دارد پس دیگر در اولی اطلاقی منعقد نمی‌شود. 🔹اشکال سوم: این تزاحم در دو اطلاق در چه مقامی است؟ آیا مراد تزاحم اطلاقین در مقام اثبات است یا تزاحم الاطلاقین در مقام ثبوت یا هر دو؟ این تزاحم در مقام ثبوت که نمی‌تواند باشد زیرا اگر تزاحم در مقام ثبوت باشد یعنی یا باید این درست باشد یا آن. اگر تزاحم در مقام ثبوت به این معنا باشد که اصلاً لا یجتمعان، پس اگر بگوییم هر اطلاق دارند و با هم متزاحم هستند یعنی هر دو از دیگری کشف مراد می‌کند که این دو مراد با هم قابل اجتماع نبوده پس این دو اطلاق با هم قابل اجتماع نیستند. صحیح این است که بگوییم اطلاق نه در جمله اول و نه در جمله دوم منعقد نمی‌شود؛ زیرا جمله دوم اطلاق جمله اول را مانع می‌شود و جمله اول هم از اول اجازه نمی‌دهد که اطلاق در دومی منعقد شود. 🔹🔸نتیجه: در جایی که قرینه قرینه‌ای است که عموم آن اطلاقی باشد و نسبت بین دو قرینه، عموم و خصوص من وجه است در چنین موردی اگر گفت اکرم عالما و لا تکرم فاسقا، جمله دوم نمی‌تواند مقید جمله اول باشد. نمی‌تواند هم به این معناست که مانع از انعقاد اطلاق جمله اول می‌شود نه اینکه تقیید می‌زند. 🔻کانال دروس خارج آیت الله اراکی @dorus_araki