۳۱۲ من سال ۸۷ عقد و سال ۸۸ عروسی کردم. عقد و عروسیم بسیار ساده و ازدواج مون دانشجویی بود، همسرم نه سربازی رفته بود نه کار ثابت داشت، سال آخر کارشناسی بود، فقط با ایمان و توکل به خدا تصمیم به ازدواج گرفتیم، با اینکه بالا شهر تهران تو خونه ویلایی و تو راحتی بزرگ شده بودم، زندگیم رو تو خونه اجاره ای ۶۰ متری زیرزمین شروع کردم. یک ماه بعد از عروسی همسرم کنکور ارشد قبول شد و درسش رو ادامه داد، در کنارش برای تامین پول کرایه خونه و مخارج خونه، تدریس میکرد و حتی پیک موتوری بود. خودم هم کار میکردم و برا کنکور ارشد درس میخوندم، سال ۹۰ قبول شدم و دانشجوی ارشد شدم و سال ۹۱ پسرم به دنیا اومد سال ۹۲ ارشدم تموم شد، و درحالیکه دانشجوی ممتاز بودم و سهمیه دکترا داشتم بخاطر شرایط زندگی و پسرم ادامه ندادم و البته پشیمان نیستم☺️ ۴ سال تو اون خونه بودیم و بعد ۱/۵ ساله دیگه بازم یه زیر زمین دیگه اجاره کردیم و ۲ سال بعد یه خونه دیگه و همینطور تا الان در این ۱۰ سال ۵ تا خونه عوض کردیم و هنوز مستاجریم .... همسرم بعد از اتمام ارشد تازه رفت سربازی و من با یه بچه کوچیک چند ماه تنها بودم و همسرم یه شهر دیگه😞 سال ۹۳ پسر دومم رو باردار شدم، همسرم برای انجام یه دوره آموزشی ۸ ماه نبود، فقط آخر هر دو هفته میومد سر میزد، خیلی دوران سختی بود، من یه بچه کوچیک داشتم که داشتم از پوشک میگرفتمش و یکی باردار بودم....اما با هر سختی بود توکلم به خدا بود و گذشت. پسرم سال ۹۴ به دنیا اومد و اوایل خیلی سخت بود. بخصوص سرزنش اطرافیان که زود آوردی و .....اما ما راضی بودیم چون فاصله سنی بچه ها سه سال بود و همبازی بودن... خدا به ما عنایت کرد و همسرم بالاخره بعد ۵ سال زندگی کار ثابت با حقوق کم پیدا کرد و زندگی ما در جریان بود، این سالها فقط اجاره نشینی و اثاث کشی سخت بود بقیش شیرینه و با توکل به خدا میگذره. چند ماهه عضو کانال عالی شما شدم و تصمیم گرفتم سومی رو بیارم، الان الحمدلله سه ماهه باردارم، از برکت فرزند بگم که با تولد هر کدوم رزقش جلوتر اومد و حالا که سومی رو باردار شدم، بهمون خبر دادن تا چند ماه آینده از طرف کار همسرم بهمون خونه میدن😁😁😁😁 خیلی خیلی خوشحالم، درسته اونم کلی اجاره میگیرن و خونه اش قدیمیه اما بهتر از اثاث کشی هستش. یه توصیه خواهرانه بگم بهتون تو زندگی به حرفای منفی اطرافیان که تو دلتون رو خالی میکنه، حتی نزدیکان، توجهی نکنین، ما هنوز به خانواده شوهرم نگفتیم که سومین بچمون رو باردارم، چون سر دومی خیلی سرزنشمون کردن، رزق و روزی رو خدا میده،سختی بچه هم اول برای مادره (بارداری و زایمان و...) بعدش پدر... پس الان فکر کنید و وظیفتون رو بشناسین و به این نیت که بچه هاتون سرباز آقا بشن بزرگشون کنین، برام خیلی دعا کنین، محتاج دعای تک تک شما هستم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1