۳۱۸ من مادر ۴ فرزند هستم. ۳۵سال سن دارم. پسر بزرگم ۱۶، دختر اولم ۱۳، پسر دومم ۶ و دختر کوچکم ۳ سالشه. خدا رو شکر میکنم که مادر چهارتا فرزند خوب هستم. من در سن ۱۸ سالگی ازدواج کردم و در سن ۱۹ سالگی مادر شدم. بعد از دو فرزند اولم دانشگاه قبول شدم و لیسانس گرفتم و بعد از اینکه فرزند سومم به دنیا اومد فوق لیسانس هم گرفتم. اینو بگم که درسم هم خوب بود و بدون کنکور فوق لیسانس قبول شدم. من به همه ی اطرافیانم توصیه میکنم که فرزندانتون رو زیاد کنید که باعث رزق و روزیتون میشه. ما سر فرزند چهارممون خورده بودیم به بد بیاری و کلی وام و قرض بالا اومد که با فروختن طلا و وام تونستیم یکمی خودمون رو سرپا نگه داریم. کلی بهمون فشار اومد بارداری چهارمم خدا خواسته بود. قرض و وام هم داشتیم، بچه های دیگه هم قد و نیم قد بودن و من خیلی بهم استرس وارد میشد و کلی حرفهای ناامید کننده دیگران که میگفتن وضعتون اینجور شده برا چی بود بچه یا حرفهای ناامید کننده و پر از انرژی منفی. روزهای آخر رفتم سونو دادم، بردم نشون چندتا دکتر دادم. گفتن چسبندگی جفت و رحم داری، باید رحمت تخلیه بشه اینو بگم که سه تا زایمان قبلیم متاسفانه سزارین بود و این دیگه خیلی بدتر شد. خلاصه رفتم بیمارستان دولتی که متاسفانه گفتن باید بری بیمارستان خوب چون باید رحمت در بیاد و من کلی ناراحت بودم و از این اتفاق فقط خودم و همسرم اطلاع داشتیم، نمیخواستیم دیگران بفهمن و بدتر با حرفهاشون ما رو اذیت کنن. ما که پولی هم در بساط نداشتم که بریم بیمارستان خصوصی منم طلا هام رو فروخته بودم که لااقل با اونا خرج عملم در بیاد. سرتون رو درد نیارم رفتیم بیمارستان خصوصی و نوبت زدیم که کلی از همسرم امضا و اثر انگشت گرفتن... اینو بگم تو بیمارستان همه ی خدمه بیمارستان تا پرستارها کلی بهم متلک زدن و حرف زدن که برا چی انقد بچه!! خودت سنی نداری و از این حرفها... حتی روی تخت اتاق عمل یه پرستار شروع کرد بهم بدبیرا گفتن که خانم چه خبره انقد بچه آوردی؟ میخان برات چکار کنن؟ و خلاصه کلی حرف زد و من باز سکوت کردم. تا دکتر اومد و گفت اگر رحمت رو در نیارم باید عمل بستن لوله ها رو انجام بدی و من خوشحال از اینکه ی راه دیگه هست بجز در آوردن رحم... قبول کردم البته با همسرم مشورت کردم. اینو بگم من ویار چهار تا بچه هام خیلی شدید بود و همسرم چون من خیلی اذیت میشدم موافق بود با بستن لوله ها. دکترم رحمم رو تخلیه نکرد ولی متاسفانه لوله هامو بست و من دیگه نمیتونم باردار بشم. و دختر کوچکم رو در تیرماه گرم و سوزان ۶۷ درجه خوزستان بدنیا آوردم و پرونده زایمان و بارداری رو بستم😔 ولی با اومدن دخترم چند ماه بعد کلی از پولهایی که طلب داشتیم به دست آوردیم و زندگیمون به روال گذشتش رسید خدا رو شکر 😍 که پا قدم بچه مون بود. خدا رو شکر میکنم که الان چهار تا دارم ولی دوس داشتم لااقل شش بچه داشته باشم که نشد. از همین جا توصیه میکنم که خانما الکی تن به عمل سزارین ندن و تا میتونن طبیعی بچه دار بشن. چون عوارض سنگینی داره عمل سزارین. من کلی از عوارضش رو دیدم که میگم و یکی از بزرگترین عوارضش همین چسبندگی بود و عمل اجباری بستن لوله ها. خوشحالم که در این کانال عضو شدم و امیدوارم روز به روز شاهد رشد جمعیتی ایران عزیز بشیم و این فرهنگ غلط زندگی بهتر با فرزند کمتر از بین بره و ما شاهد فرزندآوری بیشتری بشیم. بنظرم اگه خانمها یکم به خودشون بیان و دست از کارهای جانبی بر دارن و به وظیفه ی اصلیشون برگردن، قطعا فرزندان بیشتری بوجود میاد. بچه های من کلی خوشحالن چون پسرام برادر دارن و دخترام خواهر دارن. خونه مون همیشه شلوغه ولی خیلی بهتر از خانه های کم جمعیت و ساکته، بچه های من خیلی هم آروم نیستن ولی خدارو شکر سالمن و حرف گوش کن. یکی دیگه از مزیتهای بچه ی زیاد داشتن اینه که پرتوقع بار نمیان و الحمدلله قانع هستن و این خیلی مهمه. امیدوارم ما خانمها حرف آقا رو زمین نذاریم و حداقل ۴ فرزند رو داشته باشیم که باقیات و صالحاتی بشه برامون ان شالله کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1