۳۷۶ من ۲۲ سالمه. تو شرایطی ازدواج کردم که، کسایی که میدونستن، کامل مخالف بودن و کسایی که نمیدونستن، کاملا متعجب، از اینکه ته تغاری و یدونه دختر خونواده تو سن ۱۳ سالگی ازدواج کرد. از سرزنشا و تحقیرا و حرفا نگم براتون... چقدر منو، دوستان و فامیل و آشنا ها مسخره کردن و میکنن که عجله داشتیو مگه رو دست بابات مونده بودیو، هزاران حرف دیگه... مدرسه هم که قشنگ سنگ انداختن بلده. اکثر همکلاسیام دوست پسر داشتن و مشکلی نبود اما من که حلال وطیب و طاهر، همسر اولاد پیغمبر شده بودم، هر روز باید از لحاظ ظاهر و هزارتا چیز چک میشدم و ماهی یبارم از اخراج کردن منو میترسوندن اما من کوتاه بیا نبودم و تا دوم دبیرستان قوی و محکم و با اراده ادامه دادم. بعد عروسی کردیم و رفتیم تو روستا تا زندگی شیرین مونو آغاز کنیم و خب من سال سوم در کنار دوستای جدیدی بودم. همسرم رفتن سوریه و وقتی یکماه از برگشتنشون گذشت، خدا نوید شادی بخش اضافه شدن یک عضو جدید بهمون داد. حالا شماحساب کنید آدم بد ویار که در عرض سه ماه ۱۳ کیلو کم کرده، همزمان با اراده امتحانات نهایی هم داره. به هر حال تموم شد و پسر کوچولوم روز به روز بزرگتر میشد و من لبریز از حس قشنگ مادری... پیش دانشگاهی رو غیرحضوری خوندم و بچه داری کردم و وارد عرصه ی جدیدی بنام دانشگاه شدم. همسرم وخونوادم حامی های خوب من بودن و من باز هم ازسوی اساتید بزرگوار مورد لطف و تمسخر قرار میگرفتم☹️😔اما کوتاه بیا نبودم و در کنار دانشگاه و جهاد همسرداری و بچه داری شروع کردم به کلاسهای تخصصی قرآن رفتم و ترم یکی به آخر دوباره تصمیم به بارداری گرفتم و با همون حال سر کلاسای دانشگاه رفتمو، جزو نمرات خوب کلاس حساب میشدم. تو بارداری کرونا گرفتمو شرایطِ واقعا سخت و پیچیده ای داشتم اما باتوکل به خدا همه رو پشت سرگذاشتمو، خدا فرشته کوچولو شو با لطف بیکرانش سالم گذاشت تو بغلم... تو زندگیم از هیچ کاری هم دریغ نمیکنم. خیاطی، آشپزی، شیرینی پزی، نمد دوزی و..... میخواستم بگم شاید سنم کم باشه و خیلی از چیزها رو زود تجربه کردم اما در عوض چیزایی به دست آوردم که ارزش مادی و معنویش خیلی بیشتر از دیر ازدواج کردنم بود. همسرم از تبار سادات هست و بسیار بسیار بامحبت، آقا و فهمیده. الحمدلله حب علی( ع) و ولایت در زندگیمون جاریه و من با تمام سختی ها باز هم جهاد فرزندآوری ادامه میدم 💪 کسایی که میگن من از زندگیم بهره و لذت نبردم، بدونن من گذاشتم ۳۰ سال به بعد تمام بهره ها رو با بچه هام ببرم. من اگر مجرد بودم قطعا حس خاصی تو این سن نداشتم. ولی الان تو این سن حس ارامش و تکیه گاه بودن برای همسر و بچه هامو دارم و هربار که بچه هامو بغل میکنم، هزاران بار سجده شکر بجا میارم که خدا لذت مادر شدن بهم عطا کرد. امیدوارم تمامی خانمها تو زندگیشون این حس زیبا رو تجربه کنن و بالاترین افتخارم اینه که عروس حضرت زهرام. و انشالله نسلی حیدری و سرباز امام زمانی تربیت میکنم 💪💪 التماس دعا کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1