♨️
از میز مذاکره تا میز تحریم، چرا توافق احتمالی با آمریکا پایدار نمی ماند؟
✴️می توانیم عوامل بسیاری را برشماریم که توسعه دهنده توافقی موقت بین ایران و آمریکا باشد. چراکه دو طرف نیازمند ایجاد یک توافق، ولو محدود می باشند. این توافق با هر چارچوب محتوایی و زمانی، یک بیِّنه بدیهی بر آن مترتب است. اینکه هر گونه توافق با آمریکا پایدار و با ثبات نخواهد ماند. حداقل،
رفتار امریکا از زمان شروع دور جدید مذاکرات غیر مستقیم ( اوایل آوریل)که مبتنی بر سه نوبت تحریم نظامی، سه نوبت تحریم بخش انرژی و یک نوبت تحریم بخش هسته ای ایران می باشد، این ادعا را به صورت ضمنی تایید می کند.
اما چه عوامل دلالتِ بر ناپایداری هر گونه توافق با آمریکا داشته و اساسا چرا تحریم ها قابلیت انفکاک از سياست خارجه آمریکا نسبت به ایران ندارد:
۱_ تحریم، نه فقط ابزار فشار اقتصادی، بلکه ابزار ژئوپلیتیک مهار ایران است. برای آمریکا، تحریمهای ایران فقط جنبه اقتصادی ندارند؛ بلکه ابزاری هستند برای:
* مهار نفوذ منطقهای ایران
*کنترل رفتارهای غیرهستهای ایران (مثل برنامه موشکی، حمایت از گروههای مقاومت یا فعالیتهای منطقهای)
*افزایش چانهزنی در میز مذاکره: با نگه داشتن ساختار تحریمی، آمریکا میتواند ایران را به امتیازدهی بیشتر وادار کند.
۲_ زیرساخت تحریمی آمریکا پیچیده، چندلایه و قابل احیاست: تحریمهای آمریکا علیه ایران در سطوح مختلفی از قانونگذاری (دستور اجرایی رئیسجمهور، قوانین کنگره، تحریمهای وزارت خزانهداری) نهادینه شدهاند. بسیاری از این تحریمها تحت عنوانهای غیرهستهای اعمال شدهاند: تروریسم، حقوق بشر، برنامه موشکی، پولشویی و سایبری. حتی اگر در توافقی برخی تحریمها "تعلیق" شوند، ساختار آنها باقی میماند و بهراحتی قابل بازگشت است.
۳_ از منظر سیاست انرژی، بازگشت ایران به بازار نفت بهمعنای تهدید مستقیم منافع اقتصادی و استراتژیک آمریکا در بازار جهانی انرژی است. آمریکا بهجای حذف کامل تحریمها، سعی میکند صادرات انرژی ایران را کنترلشده، محدود و مشروط نگه دارد. این تضاد ذاتی منافع، هر توافقی را شکننده و موقتی میکند. در این خصوص در یادداشت بعدی بیشتر خواهم نوشت.
۴_ ایران توافق را عمدتاً برای رفع تحریمها و رونق اقتصادی میخواهد؛ درحالیکه آمریکا آن را ابزاری برای مهار حداقلی یا حداکثری تهران. این تفاوت بنیادین در هدفگذاری، باعث شکنندگی ذاتی هر توافق میشود.
#علی_محمدی
@tahlileghtesadi