💥 برخی از ویژگی های نزدیک به ظهور از مجموع اخبار و روایات و تحلیل ها و تفسیرهای مرتبط با ویژگی های انسان ها و جوامع بشری نزدیک به ظهور منجی عالم بشریت، چنین به دست می آید که هر چه به دوره یا زمان ظهور آخرین امام وعده داده شده در تمامی کتب ادیان ابراهیمی و قرآن ، نزدیک و نزدیک تر می شویم ، صف آرایی و جبهه بندی دو صف نور و ظلمت، حق و باطل ، علم و جهل، زشتی و زیبایی، صداقت و رذالت، فقر و غنی ، عدل و جورو مانند آن ، ملموس تر و مشخص تر می شود. تعابیر در برخی از روایات وارده خیلی تامل برانگیز است. مثلا این که مومن صبح از منزل با ایمان خارج می شود، اما شب با بی ایمانی وارد منزل می شود. و یا نگهداشت ایمان ، همانند نگهداشتن آتش گداخته در کف دست است. خلاصه نوعی درهم تنیدگی و اختلاط و امتزاج حق در باطل و باطل در حق را می بینیم. به ظاهر گفتار که نگاه می کنی، همه خوب و زیبا و پسندیده، اما به باطن که وارد می شویم ، همه سراسر زشت و پلید ، برخی در قول و شعار ناجی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و اجتماع می شوند ، اما نه گذشته آنان وقتی در رأس قدرت بودند ، گفتارهای امروزی شان را تایید می کند و نه عقل و منطق و شعور و درک اجتماعی می تواند ، اجازه دهد ، جامعه دوبار از یک سوراخ گزیده شود.از دیگر ویژگی های دوره نزدیک به ظهور آن است که ترس از بی اعتبار شدن ، و ترس از ازدست دادن نان و نام ، کاری می کند که حقیقت و ارزش هایی که روزی با نردبان ان بالا رفتند ، را امروز با صدها توجیه ، از آن عبور کنند ، بنام معیشت، در برابر هرزگی اخلاقی و اجتماعی سازمان یافته و مدیریت شده و برنامه ریزی شده سکوت می کنند ، ( بحث شیوه های اشاعه فرهنگ و یا مواجهه با عریانی بدن در شرایط عادی و متعارف جامعه، بحث دیگری است ، اما پروژه مهسا امینی نشان داد که بی شک این حجم و این کیفیت از اشاعه رفتارهای بدن نما و هرزگی اجتماعی عادی نیست و قطعا سیاسی و ابزاری است ) ولی نکته جالبش اینجاست که برخی کسانی که امروز معیشت را گروی فرهنگ و فرهنگ را گروی معیشت می دانند و می کنند، خود در بروز مشکلات امروز معیشتی سهیم هستند.و امروز هم در عمل به دنبال رفع مشکلات معیشتی مردم هم نیستند . با دولت حاضر در صحنه به عنوان وظیفه ای گاه شرعی ، گاه ملی ، گاه سیاسی و گاه جناحی و باندی و منفعتی و گاه به نام مردم می جنگندند و نامش را نقد دلسوزانه می گذارند.. دستشان برای کمک به نیازمندانی که می شناسند و می توانند به جیبشان نمی رود اما حنجره خود را در دفاع از زاغه نشینان و محرومان پاره می کنند. حاضر می شوند با هر کس و ناکس ائتلاف کنند تا میز قدرتشان مستدام باشد در راه حل مشکلات ریز و درشت جامعه و محل کار و محله و دوستان و بستگان حاضر نیستیند قدم از قدم بردارتد، اما فریادشان در رسانه های اجتماعی از درد و رنج جامعه گوش فلک را پر کرده است. برخی حتی از به اصطلاح مؤمنین جا نماز آب کش ها گرفته تا کسانی که ادعای این امور را ندارند، از بس حرام خورده اند و از بس حرام گوش داده اند و از بس حرام دیده اند ، دیگر دل و گوش و زبان و عقل و درکشان ، عاجز و ناتوان از دیدن و شنیدن و فهم سره از ناسره شده است در روز روشن خورشید را می بینند اما انکارش می کنند، خورشید ، انقلاب و خورشید نظام اسلامی، خورشید امام خمینی و امام خامنه ای و خورشید این همه سیمای جوانان پاک باخته از شهدای ۱۵ خرداد تا شهدای هشت سال دفاع مقدس تا شهدای مدافع حرم و حریم و امنیت و سلامت را می بینند، اما برای انکارش هزاران توجیه می آورند . جنایات دولت های پی در پی کاخ سفید و دولت های اروپایی را می بینند و می دانند اما در سفید مالی آنان از هبچ توجیهی دست برنمی دارند. خلاصه، حفظ ایمان ، حفظ ولایت امیرالمؤمنین، حفظ حسینی بودن ، در این دوره بسیار سخت و پیچیده شده است ، انقلاب اسلامی و نظام اسلامی که خون بهای شهدای بزرگی از کربلای حسینی تا اکنون ، بهای آن است، بزرگترین معیار و شاخص یک منتظر واقعی و حقیقی امام زمان است ، بقیه حرف ها سخن سرایی بیش نیست و به خورد خدا و خلق خدا نمی رود .