🤌 تحول شعار اصلی دولت سیزدهم، اسیر ساختارهای اختاپوسی رئیس جمهور محترم، مردمی، کوشا، انقلابی، صادق، صابر و خواهان پیشرفت و توسعه، با شعار کلیدی تحول وارد گود مبارزات انتخاباتی شد و همچنان نیز بر سر شعار خود ایستاده است که فی نفسه امر میمون و مبارکی است ، اما سوال اصلی این است که چرا با وجود این شعار کلیدی و محوری تحول در معنای ساختار زدایی از ریل گداری ها و ساختارهای پیشین و ساختار زایی در معنای ایجاد ریل ها و ساختارهایی جدید بر اساس شعارهای دولت تحول خواه در چهار حوزه اصلی جامعه یعنی ، حوزه اقتصاد، حوزه فرهنگ ، حوزه سیاست و حوزه اجتماع، اتفاق نیفتاده است؟ برای روش شدن موضوع از هر حوزه یکی دو مثال می زنیم ،؟‌ آیا ساختارهای نظام پولی و بانکی دولت سیزدهم‌ با دوران دولت های پیشین تفاوتی کرده است و بانک ها در عمل تا چه میزان در خدمت تولید، کارآفرینان و اقتصاد مقاومتی قرار گرفته اند؟ آیا در ساختار، وظایف و سیاست ها ی کلان اتاق بازرگانی، نظام مالیاتی، صادرات و واردات کشور، تجارت خارجی با گذشته چه تحولات بنیادین و موثری صورت گرفته است.؟ در حوزه فرهنگ ، چه؟ چه تغییرات اساسی در ساختارها، در وظایف و درسیاست های کلان اجرایی در دستگاههای مربوطه ماتند ؛ هنر، سینما، تئاتر،، نمایش های خانگی،و... ایجاد شده است است؟ ایا ساختار شورایعالی انقلاب رفرهنگی تا چه اندازه ای چابک و در ریل اصلی خود قرار گرفته است،؟ همین دست سوالات برای وزارتخانه های فرهگ و ارشاد اسلامی، علوم و تحقیقات، آموزش و پرورش وجود دارد؟ آیا واقعا تحولی اساسی در ریل گذاری های دولت های پیشین که نوعا با اهداف و آرمان های انقلاب و نیازهای مردم و مسایل اجتماعی ایران همراهی و همخوانی لازم را نداشت و ندارد، آیا تغییرات لازم ساختاری ،که بتوان گفت تحولی صورت گرفته است، واقعا ایجاد شده است ؟ طبعا جواب منفی است . تغییر وزرا، معاونین و مدیران به معنای تغییر ساختاری و تحول اساسی نیست . نگرانی جدی این است که تمام وقت و انرژی دولت صرف رتق و فتق امور جاری و تغییرات سطحی و زود گذر و کم نتیجه شود و ریل قطار همان ریل گدشته باشد ، فقط لوکوموتیو رانان عوض شوند. تحول باید همه جانبه، عمیق، اما درست و سریع‌ ، صورت پذیرد. در ساختارها، در سازمان های کلیدی، در شرح وظایف ، در سیاست ها ، در برنامه های راهبردی وگرنه با تمام شدن الباقی فرصت باقیمانده دولت سیزدهم، آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد شد ، با این تفاوت که تبلیغ خواهد شد که حتی با وجود دولت انقلابی و هماهنگی سه قوه در یک رویکرد انقلابی دیدید که اتفاق مهمی در زندگی مردم در اقتصاد کشور، در آموزش و پرورش ، در آموزش عالی و ودر ... رخ نداد، پس از اساس اشکال در اصل انقلاب و نظام است. پرداختن به فروع و رها کردن اصول برای دولت ها بنا بر کلام‌ امیرالمؤمنین علی علیه السلام یکی از عوامل تضعیف و از بین رفتن دولت ها است. تنها مسیر خروج از بحران های موجود در ساختارهاي اقتصادی، فرهنگی ، آموزشی، تربیتی دولت ، ساختار زدایی توام با ساختار زایی است. سیاست جهان غرب و مدرنیته در استعمار نوین ، ایجاد ساختارهایی در خدمت تفکر و فرهنگ غربی است که از زمان پهلوی اول با نوسازی ارتش شروع شد در زمان پهلوی دوم به اوج خود رسید و متأسفانه پس از انقلاب بجز دهه اول و تا حدودی دهه دوم که چند ساختارنهادی با ابتکار امام خمینی ایجاد شد، اما آرام آرام همان ساختارها و سازمان های شاهنشاهی، با پوششی سطحی و گاه دروغین و منافقانه از اسلام، بازتولید شد. اگر این دولت در ساختار زدایی و ساختار زایی موفق نشود، در تحقق شعا های اصلی خود هم موفق نمی شود. قطار راهی جز رفتن در ریلی که برایش ریل گذاری کرده اتد، ندارد. علت ناکامی دولت سیزدهم در تحقق تحول هم همبن است ، لذا ابن آب در هاون کوبیدن است، اگر دولت سیزدهم بخواهد، دین و اخلاق و فرهنگ و اقتصاد و سیاست را درست کند ، اما با حفظ همان ساختار های قبلی این َشدنی نیست و این رها کردن گلوگاه تنگه احد است. نوشته‌شده در سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲، فاتحی