انقلاب سوم "جمهوری اسلامی در مقابل اشرافیت لیبرالی" 👈 انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۵۷ با شعارهایی برخاسته باورهای دینی مردم و به رهبری آن مرد خدائی( حضرت امام خمینی رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی) به  پیروزی رسید، اما علی رغم این پیروزی در دو بعد مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی، هنوز ریشه های عینی و ذهنی استعمار خارجی قطع نگردیده بود. تسخیر لانه جاسوسی که به قطع ریشه های عینی و مادی استعمار خارجی منجر گردید به "" معروف گشت یعنی انقلابی در دل انقلاب. 👈  با پیروزی انقلاب دوم و استعفای دولت لیبرالی بازرگان بسیاری به این باور رسیدند که جریان لیبرالیسم در ایران آنقدر ضعیف گردیده که دیگر تاب آوری خود را از دست داده و نخواهد توانست در مقابله با انقلاب اسلامی عرض اندام نماید؛ اما غافل از اینکه اندیشه لیبرالیستی توسط عده‌ای از مسئولان جمهوری اسلامی در پستوهای دفتر مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری (۱۳۶۸-۱۳۸۶)و سپس در مرکز تحقیقات استراتژیک  مجمع تشخیص مصلحت نظام(۱۳۷۴-۱۳۹۲) در حال تئوریزه شدن و بازتولید است و کار به جایی می رسد که رئیس آن مرکز (جناب آقای حسن روحانی) در کتاب امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران در صفحه ۷۸۲ بهترین مکتب اقتصادی را برای ایران معرفی می کند و اعلام می دارد "نظریه های مکاتب نهادگرایان و کینزی‌های جدید با الگوی مطلوب توسعه در جمهوری اسلامی ایران قرابت بیشتری دارد". تاسف آورتر اینکه آقای روحانی با پیروزی در انتخابات سال ۹۲ تمام ارتزاق یافتگان از این مکتب را از سریع القلم گرفته تا ربیعی و واعظی آخوندی به خدمت گرفته تا مسیر جمهوری اسلامی را با سرعت هرچه تمام تر دنبال نماید. کارنامه‌ای که بعد از گذشت چند سال بر صد خود بدل شد و نفرت توده‌ها را به همراه داشت. 👈  آنچه که امروز در فضای سیاسی کشور مشاهده می‌شود ، از فرار جریان اصلاح طلب در پذیرش مسئولیت هیچ بخشی از اقدامات لیبرالی دولت روحانی  تا جریان اصیل انقلابی که در مقابل اشرافیت لیبرالی به پا خاسته است، حاکی از آن است که با هدف زدن ریشه‌های لیبرالیسم عینی و ذهنی و باز قرار دادن قطار قوه مجریه بر ریل انقلاب اسلامی در قالب انتخاب هوشمندانه در حال شکل گیری است. دکتر محمدرضا میرشمسی کارشناسی مسائل سیاسی و انتخابات @dr_mirshamsi