دکترحسین مهدیخانلو ‌| دکترمحیی
دکترمحیی: استادی با شاگردش از ميگذشت... چشمشان به يک کهنه افتاد ...❕ شاگرد گفت: گمان ميکنم اين کفشهای کارگرى است که در اين باغ کار ميکند؛ بيا با کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شويم ...😳❗️ استاد گفت: چرا براى خود او را کنيم؛ بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين ...✅ ⭕️مقدارى درون آن قرار بده ... شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول، شدند ... کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى، پولها را ديد ...😳 🥲با گريه فرياد زد: ، خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى ...☺️ ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت ...😊 استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالی خود نه بستانی ... نزد فرد بیمار از سلامتی خود تعریف نکنید... ❗️ در برابر کسی که نداره، از داشته هاتون مغرورانه حرف نزنید... ❗️ در مقابل یک فرد معلول با سرعت کم راه بروید...❗️ در مقابل مادری که فرزندش رو از دست داده بچه تون رو نبوسید... ❗️ در مقابل یک فرد مجرد از عشقتون نگید... ❗️ هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری ندارد ... و برتری فقط به ست... و به فهم، شعور، درک و ادب و نزاکت و انسانیت... آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را و او را بلند کند ... این قدرت تو نیست این انسانیت است... ✅ @drmahdikhanloo Drmahdikhanloo.com
286 مشاهده