✍🏻 نشان کرامت و اعجاز ربوبی! بیش از چهار دهه از امامت امام می‌گذرد نه پسری از او تولد یافته تا به جانشینی و امامت برگزیند و نه کسانی از خاندان شایسته چنین مقامی سراغ است تا برای امامت معرفی شود! همه بزرگان و پیروان مکتب اهل بیت سخت نگران ادامه شجره امامت‌اند و دشمن مترصد فرصت و شادمان از آن! اما تقدیر الهی بر آن بود که این شجره طوبی و کوثر فاطمی بال و برگش چونان ریشه ها در اعماق در گستره هستی پر کشند تا ابد درخت طوبای هدایت پربار و ثمر بماند. خداوند در سال ۱۹۵ هجری واپسین سال های حیات حضرت عطیه‌ای به امام علی بن موسی‌الرضا علیهما‌السلام عنایت کردند که وجودش از کمال جود حضرت حق بود و هم در ماه جود و کرم مژده‌ای به اهل ایمان و هم از خاندان جود و کرامت ! اما پدر که در طفولیت دردانه اش در مرو است و با دسیسه های مأمون و با جهانی از فتنه های اهل غدر ، مکر ، ظلم و اصحاب جهل و طمع مواجه است. چه کنند تا مؤمنان از این دوره سخت و آزمون بزرگ با دین و ایمان سالم گذر کنند؟ به ظاهر او کودکی بیش نیست آیا حامل امر الهی و میراث‌دار ثقل و امانت بزرگ خداوند این دردانه خردسال رضوی است؟ چگونه جامعه شیعه را به این باور و بلوغ برساند که قدرت لایزال و حکمت الهی را با کمیت و عدد و سال و مقیاس‌های اهل عرف و متعارف نتوان سنجید . خرد ناب و حکمت و لطف بی‌انتهایش گاه از درک آدمیان در اوضاع غبار آلود و اندیشه های تیره و تارشان بیرون باشد و توان فهم آن نباشد و او به حکمت و خرد و لطف خود تدبیر عالم نماید. مسأله خطیر و مهم برای امام ابلاغ و بیان این امر یعنی راهنمایی مردم به صاحب این امانت و مسئولیت مهم است. و او که از خاندان علم ،خرد ، دانش الهی و آگاه به اسرار و حقیقت عالم است و باور و ایمان به امامت نونهال عزیز خود دارند، باید این رسالت مهم به شایستگی به انجام برسانند و او را به نخبگان و بزرگان قوم و سران امامیه معرفی کنند. لذا جمعی از بزرگانی همچون ابویحیی صنعان، علی بن ساباط و عباد بن اسماعیل، را شاهد گرفته و به سر و راز الهی آگاه ساختند و در حضورشان بر امامت و جانشینی فرزند تصریح کردند. اما معرفی سنت روشن قرآن کریم در پدیده و حادثه مشابه، هنر و تدبیری بود که امام جواد علیه‌السلام به کار بستند تا دوستان و دشمنان به این مسئولیت الهی آگاه و معترف گشتند. سخن و کلام قوی و مستدل خود حضرت، گواه و دلیل روشنی بود بر اراده خداوندی در سپردن امانت و عهدش به او که به سن و سال ، کودک بود و در خرد و تدبير و علم بزرگ مرد! لب و دال مرکزی سخن امام جواد علیه السلام در مواجهه با اهل تردید و شک در باره امامت یک کودک این بود که امامت منصب الهی است و خداوند اگر اراده‌اش تعلق گیرد شایستگی و ظرفیت را برای برتافتن امانت سنگین امامت و ولایت ایجاد می‌کند . حضرت به نمونه های تاریخی در برانگیختن پیامبران الهی که در کتب آسمانی تورات، انجیل و قرآن حکایت شده، تمسک جسته و بدان استدلال کردند. در روایتی عیاشی از علی بن ساباط آورده‌اند که گفت: در اثنای سفر مصر وارد مدینه شدم، محضر ابوجعفر محمد بن علی الرضا آمدم که پنج ساله بود، در قیافه‌اش دقت می‌کردم که پیش یاران مصری توصیفش کنم، به من نگاه کرد و فرمود: یا علی رویه خداوند در امامت رویه او در نبوّت است، فرمود: وَ لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً و نیز فرموده: وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ‌ صَبِیًّا. جایز است که حکم در سن چهل سالگی و جایز است در کودکی داده شود.[۱] حضرت به نبوت حضرت یحیی علیه السلام در سوره مريم اشاره کردند و به نمونه بارز دیگر که مورد اتفاق اسلام و مسیحیّت است یعنی نبوت حضرت عیسی مسیح علیه السلام که قرآن در باره رسالت او می‌فرماید : فَأَشَارَتۡ إِلَيۡهِۖ قَالُواْ كَيۡفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي ٱلۡمَهۡدِ صَبِيّٗا° قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلَنِي نَبِيّٗا. در باره حضرت یوسف نیز داستان رسالتش چنین است. حضرت با این استدلال هم از دانش و شایستگی خود در پذیرش این امر الهی خبر می‌دهد و هم بر موهبت و لطف خداوند برای هدایت جامعه که بی تعلیم و آموزش با اعطای علم لدنی راه و چراغ راهنمای نجات و رستگاری را همواره در عالم روشن نگه می‌دارد که خود حکمت آموز و هدایت‌گر خلق و رهانیدن عقول و افکار متحیر از غفلت‌ها و تردیدها با مشاهده لطف اعجازگونه و کرامت الهی و نجات از کژراهه‌ها باشد و حقیقت امامت را آشکار سازد که مقام امامت چون رسالت انبیا، به امر و خواست الهی است و نصب و تعیین امام وابسته به ارده حضرت حق است و به اقتضای حکمت و لطف او در عالم تحقق می‌یابد. ۱- مجمع‌البیان ج۶ ص۴۰۸