「❤️📚」 🌸 😎 رفیق‌: بابک‌ قند‌ها رو‌ بذار‌ دم‌ دست‌ که‌ مردم‌ دستشون‌‌ برسه‌ بردارن‌. بابک: داداش‌ بد‌جور‌ حالم‌ خرابه😢 ‌رفیق: چرا؟...چی‌ شده‌؟؟ بابک: بهت‌ میگم‌ بعدا، میای‌ بریم‌ قم‌؟؟؟ رفیق‌: من‌ نمی‌تونم‌ بیام‌ فعلا‌ وقتشو‌ ندارم‌. بابک: یه‌ مشکلی‌ پیش‌ اومده‌ امشب‌ باید‌ حتما‌ برم‌. رفیق‌: امشب‌ بعد‌ از‌ این‌ ایستگاه‌ صلواتی‌ هیئت‌ داریم‌. بابک: امشب‌ نرم‌ دیوونه‌ میشم‌🤦🏻‍♂ رفیق: ببینم‌ خدا‌ چی‌ میخواد‌.بنای‌ یاد‌بود‌ شهدا‌ی‌ گمنام‌ و پیگیر‌ شدی؟ بابک: هر روز‌ دارم‌ سر‌‌ میزنم‌ ولی‌ هنوز‌ بودجه‌ای‌ بهمون‌ ندادن‌😞 رفیق: بابک‌ تو‌ از‌ جایی‌ حمایت‌ میشی‌؟🙄 بابک: نه‌ اصلا‌😐 بخدا‌ قسم‌ همه‌ این‌ کارها رو‌ برای‌ دلم‌ می‌کنم‌. رفیق: ان‌شاءالله‌ تو پارک‌ ملت‌ رشت‌ یک‌ بنای‌ یادبود‌ شهدا‌ رو‌ درست‌ می‌کنیم‌😊 بابک‌: ان‌شاء‌الله‌ خود‌ امام‌ رضا‌ کمکمون‌ می‌کنه‌ امشب‌ بریم‌؟ رفیق: باشه‌ یه‌ رفیق‌ خوش‌ تیپ‌ که‌ بیشتر‌ نداریم‌🤦🏻‍♂😂 ❣ادامه دارد... همراهمون باشید😉😍 🦋‌•• .