🔴 خودِ نمازجمعه ها نرده شده اند! 🔻 برداشتن نرده های اماکن نمازجمعه که مسئولین و مردم شرکت کننده در نمازجمعه را از هم جدا میکرد اقدامی مبارک است اما مسئله مهم تر این است که خود نمازجمعه ها و دیگر مناسک به طریقی متفاوت تبدیل به نرده ای بین عموم مردم عادی و اقشار خاصی از مسئولین و مردم نزدیکتر به نظام شده اند؛ 🔻 نرده ای که این بار مسئولین از میان برنمیدارند بلکه باعث میشوند مردم در میان بکشند؛ ترک و گاه طرد و حتی تمسخر مناسک جمعی و جمع مقید به مناسک توسط بخش قابل توجهی از مردم باعث تبدیل شدن این مناسک در بین الاذهان آنها (فارغ از میزان صحت) به عنوان نمادهای مرزبندی میان مردم غیرحکومتی (که مورد ظلم، کم لطفی یا فراموشی قرار گرفته اند) و اقشار حکومتی (که به زعم آنها احتمالا از طرف حکومت و دین منفعتی به دست می آورند) شده است. 🔻 مگر چند درصد از مردم در نمازجمعه ها شرکت میکنند که برداشتن نرده های نمازجمعه نماد برداشتن فاصله مسئولین و مردم شود؟ اتفاقا در ذهنیت (نه لزوما و کاملا مبتنی بر واقعیت) بخش قابل توجهی از مردم فاصله و تفاوت چندانی بین نمازگزارانِ این سوی نرده ها و مسئولین آن سوی نرده های نمازجمعه نیست و هر دو را کم و بیش با یک چشم نگاه میکنند و آنها را مقوم هم میدانند و گاه در مقابل خود. 🔻 افزایش دین گریزی و دین ستیزی (که ظهور افراطی اش را در روحانیت ستیزی فیزیکی مشاهده میکنیم) و گرایش به دین های رنگارنگ شخصی یا غیرسیاسی مدرن و سنتی، پدیده شایعِ رو به افزایش کمی و کیفی ایست که در واکنش به بی عدالتی های مختلف احساس میشود. 🔻 بخش قابل توجهی از مردم با ترک و طرد عامدانه مناسک دینی مرتبط با سیاست مانند نمازجمعه سعی در نشان دادن فاصله (شکایت یا نفرت) خود از حکومت و جمع شرکت کننده در این مناسک دارند؛ هرچند بخش قابل توجهی از آنها را ساکنین طبقات متوسط به بالای جامعه و متأثر از عوامل مهم تری تشکیل می دهند اما این نباید مانع توجه به گروه های مهم تر دیگر شود؛ بسیاری از مردم مذهبی و حتی انقلابی طبقات پایین جامعه که در گذشته متعهد به حکومت و مقید به شرکت در مناسک مرتبط با سیاست بودند به مرور و به ویژه به دلیل رفتارهای دوگانه ساختارها و افرادی در درون قوای مختلف نظام، از این تعهد و تقید پا پس کشیده اند. 🔻 این نرده کشی های ناشی از رفتار دوگانه بخش های مختلف نظام که نشان از پیشروی مسیر فروپاشی اعتماد اجتماعی دارد در کنش های جمعی دیگری که در ظاهر وجه سیاسی شان بر وجه دینی شان غالب است از وضوح بیشتری برخوردار است؛ راهپیمایی هایی 22 بهمن و 9 دی و انتخابات و ... . پیش بینی میشود اگر مسیر تصمیم گیری و سیاست گذاری بخش های مختلف نظام و به ویژه در اقتصاد و توسط دولت ادامه پیدا کند شاهد کاهش مشارکت مردمی در این کنش ها باشیم که نمونه نزدیک، 22 بهمن امسال و نمونه دورتر، انتخابات ریاست جمهوری 1400 است. 🔻 همان طور که مسئولین علت اصلی کشیده شدن این نرده های ذهنی_احساسی_اجتماعی هستند خودشان مسئولند که زمینه های برداشته شدن آنها را فراهم کنند هرچند این بار به سادگی برداشتن نرده های نمازجمعه نیست و به تلاش بسیار مضاعفی برای بازگرداندن اعتماد عمومی تضعیف شده نیاز است. این که مسئولین علم و عزم لازم برای تلاش جدی جهت تحقق عدالت در تمام سطوح و در ضمنِ شفافیت را دارند یا عواملی همچون منفعت یا مسئله نشناسی و راه حل های بحران ساز یا .... مانع میشود، خود مسئله ای شایسته بررسی مستقل و مفصل است اما استمرار تعلل موجب از میان رفتن زمینه های استمرار حکومت اسلامی و مناسک سیاسی_مذهبی جمعی ذیل آن میشود. 🔻 وجه دیگر مسئله این است که مگر برداشتن نرده ها واقعا باعث از میان رفتن فاصله ها میشود؟ از این اقدام نمادین مثبت انتظار معجزه نداریم بلکه نگرانی این است که در سایر اقدامات هم به همین سطح ظاهری و کلیشه ای اکتفا شود و با تبلیغات خارج از حدِ منطق موجبات فراموشی اصل مطلب و کوتاهی در رفع ریشه های تبعیض و بی عدالتی فراهم شود. 🔺 درمجموع این مباحث هرچند نشان از خطراتی جدی دارند اما از طرف دیگر نشان دهنده و امیدوارکننده به افزایش احساس و فهم و باور به وجود این خطرات، و شروع و تشدید تلاش جهت رفع آنها هم هستند و برداشتن نرده های نمازجمعه یکی از مثال های کوچک اما مؤثر این روند است که امیدواریم در مسائل خرد و کلان کلیدی و ساختاری کشور مشاهده کنیم. همین امید و البته اعتماد به هویت عدالتخواهانه و حق جویانه ملت ایران و اتکا به حرکت فداکارانه و مجاهدانه جوانان نسل سوم انقلاب در ساحات مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که باعث اطمینان به صحت و قطعیت تحقق وعده و اراده الهی ای میشود که رهبرانقلاب اینگونه اعلام میکنند: "بنده میدانم که خدای متعال اراده فرموده است که ملت ایران را به برکت اسلام و‌ نظام اسلامی به متعالی‌ترین درجات برساند." ✍ کیوان سلیمانی 🔴 @iisociology