1⃣ 🔴 قیل و قال| بخش اول ⭕️ به بهانه متن «درباره من قال و ما قال تجمع فیضیه» آقای محسن حسام مظاهری ✍ کیوان سلیمانی ◀️ بعد از سخنرانی انقلابی استاد ازغدی در مدرسه فیضیه قم پیرامون «عدالت اقتصادی»، «قیل و قال» های بسیاری در رسانه ها و از سوی جریانات و چهره های مختلف بلند شد که اکثرا بدون توجه منصفانه و عالمانه به اصل سخنرانی ایشان، به قصد موج سازی رسانه ای و یا متأثر از این موج ها انجام شد. آنها که مستقیم یا غیرمستقیم خود را مخاطب انتقادات یافتند در نوشتن بیانیه و تحلیل از هم سبقت گرفتند. قبلا درباره این واکنش ها و «علل معرفتی و البته منفعتی» آن ها توضیحاتی ارائه شد: 🔺 https://t.me/iisociology/902 🔺 https://t.me/iisociology/906 🔺 https://t.me/nehzatedalatkhahi/2055 🔺 https://t.me/nehzatedalatkhahi/2056 🔺 https://t.me/nehzatedalatkhahi/2057 🔺 https://t.me/iisociology/914 🔻 یکی از این واکنش ها، یادداشت پژوهشگر محترم و پرتلاش جناب آقای محسن حسام مظاهری است که به بررسی آن، و البته به بهانه آن و با استفاده از آن به عنوان یک نمونه و نشانه، به توضیح «مسائل و مباحث کلی»، پرداخته می شود. به حکم انصاف باید پیش از احصاء اشکالات یادداشت، به نکات مثبت متن هم اشاره شود؛ انباشت این حجم از اشتباهات تودرتو در یک متن، حقیقتا کار دشواری است که طبق روال همیشگی، جناب مظاهری به خوبی از پس آن برآمده اند، خداقوت برادر! ⭕️ https://t.me/mohsenhesammazaheri/841 🔺 این متن هرگز به معنی بی عیب دانستن استاد ازغدی نیست، چرا که طبیعتا به ایشان هم نقدهایی وارد است؛ و مطلقا به معنی مطلوب دانستن وضعیت حوزه و جمهوری اسلامی نیست بلکه انتقادات حتی بیشتر یا مهم تری از اشکالات شما بر آنها وارد است. با این وجود منتقد باید «واقع بین» و «آرمان خواه» باشد نه «خیال سرا» و «آرمان سوز» با برساخت بدبینانه شبه واقعیت و نفی امکان تحقق آرمان ها. تفصیل و مصادیق این تفکیک در خلال متن آمده است. 🔸 نوشته اید «گرچه میدان کنشگری رحیم‌پور ازغدی، در ظاهر حوزه‌های معرفتی و دانشی است، منتها او را نمی‌توان کنشگر این حوزه‌ها دانست. او یک فعال سیاسی است که فعالیت سیاسی خود را به‌جای عرصه‌ی متداول سیاست، در حوزه‌ معرفت و علم تعریف کرده.» 🔹 تعریف شما از علم و سیاست چیست؟ آیا علم و عالم غیرسیاسی ذاتا و عملا ممکن است؟ این امکان که منطقا وجود ندارد و هر کنشگر علمی و اجتماعی در هر جایگاهی که باشد خواه ناخواه هویت و نقش سیاسی دارد و برایند فکر و فعالیت او در میدان معادلات سیاسی مؤثر است، حتی سیاست گریزی نیز نوعی سیاست است چون طبق جبر ساختاری در ضمن شبکه ارتباطی وسیع تری قرار دارند، سیاست سکوت شان عملا به نفع مسیری و به زیان مسیر دیگری تمام می شود، حتما می دانید در نبرد حق و باطل، بی طرف طرفدار باطل است. اگر مقصودتان از سیاسی، سیاست زدگی است، رویکرد فراجناحی و نقد مبنایی و مصداقی همه جناح ها بر اساس گفتمان امام و رهبری، استاد را از این اتهام نچسب تبرئه می کند. 🔸 نوشته اید «شناسنامه‌ی علمی روشنی ندارد. عقبه‌ی دانشگاهی یا حوزوی‌اش، کارنامه‌ی علمی و مراتبی که طی کرده، دقیقاً‌ مشخص نیست.» 🔹 برای شخصیت علمی شدن چه شاخصه هایی را لازم و کافی می دانید؟ آیا صرف مشخص نبودن کارنامه علمی به معنای غیرعلمی بودن شخص است؟ فهرست بلند متفکران و محققانی که خارج از مسیر سلسله مراتبی محیط های مرسوم علمی، رشد مستقل یافته و بر اهالی «بازار علم» هم تأثیر مثبت یا منفی بسیار داشته اند، برای نقض این فرض غرض ورزانه کافی نیست؟ ترافیک دکترهای پیر و جوان در راهروهای تیمارستان گونه دانشگاه ها که هیچ نشانی از حیات، ابتکار، انتقاد و اجتهاد در آن ها مشاهده نمی شود و معمولا غرق در تکرار مکررات و تقریر تقلیدات هستند، برای پذیرش کلیشه ای و بی اساس بودن «استناد به شناسنامه و کارنامه علمی و عقبه دانشگاهی و حوزوی برای سنجش اعتبار علمی یک فکر و متفکر» کافی نیست؟ 🔹 البته استاد ازغدی مانند بسیاری از متفکرین حوزوی، دروس حوزه را به روش مرسوم و مطلوب گذشته خوانده و مطالعات دانشگاهی را به صورت مستقل انجام داده اند، اما این ها اهمیت مستقل و تعیین کننده ای ندارند و چیزی را اثبات یا نفی نمی کنند و مهم، اعتبار علمی بالفعل محقق و اندیشه اوست نه مسیر کسب آن. ضمنا سابقه پربار حضور مستمر استاد در میادین مختلف علمی از کتاب و مقاله، حوزه و دانشگاه، رسانه رسمی و غیررسمی تا نشست های علمی داخل و خارج از کشور و... با یک جستجوی ساده منصفانه قابل بررسی است. 📌 ادامه دارد... 🔴 جامعه شناسی اسلامی 🔴 @iisociology