شکست از انگلیس و مواجهه با مسائل اجتماعی!
اگر تیم ملی فوتبال ایران را نماد جمهوری اسلامی و تیم ملی فوتبال انگلیس را نماد مسائل اجتماعی فرض کنیم، فرآیند منتهی به شکست ایران از انگلیس، مثال مناسبی از نوع مواجهه ما با مسائل اجتماعی است.
واقعیتهای داخلی و خارجی شناسایی و جدی گرفته نشده و با اتکا به ذهنیت اشتباه سعی در روایتسازیهای امیدبخش میشود و در میدان عمل با مانع سخت واقعیت مواجه شده و متحمل شکست سنگین و تبعات آن میشویم.
از یک طرف ضعفها و شکافهای داخلی (اختلافات، چالشها و ضعفهای بازیکنان) سرپوش گذاشته شده یا جدی گرفته و حل نمیشود و کم و کیف و عمق و شدت مسئله (توانمندی تکنیکی و تاکتیکی تیم انگلیس) هم ملاحظه و محاسبه نمیشود.
از طرف دیگر با خوشخیالی واقعگریزانه، پنداشتی در ذهنیت برخی مسئولین و طرفداران شکل گرفته که وضعیت آرمانی مطلوب خود (شکست انگلیس) را به عنوان احتمال مقدور و آینده محتمل تصور و ترسیم کرده و رسانه بر اساس همین نگاه، روایتسازی (سرود حماسی و پیشبینی برد) میکند.
نهایتا در زمان و میدان عمل، بی واسطه با واقعیت مواجه شده و با اولین آسیبها (مصدومیت بازیکن و گل اول) عمق فاجعه احساس، و امید و تمرکز و تلاش متوقف و هزینههای بیشتر (گلهای بعدی) وارد میشود.
در این میان، اقلیتی سعی دیرهنگام در جبران شکست کرده و موفقیت کوچکی هم کسب میشود (گل طارمی) اما این استثناء خارج از قاعده بوده و مانع شکستهای بعدی (گلهای آخر) و نهایی نمیشود.
پس از پایان، شکست یا سنگینی آن توجیه شده (انگلیس گرانترین تیم و مدعی قهرمانی و...) و یا واقعیت آن انکار یا تحریف میشود (نیمه دوم سه دو شدیم!) و جهت تسکین ذهنی و روانی، موفقیتهای کوچک چنان برجستهسازی و روایتسازی میشود که گویی مسئله با موفقیت حل شده است. (دعای مادر و چیزی از ارزشهای ما کم نشده است!)
کیوان سلیمانی
@edallat