راهپیمایی؛ اتحاد یا اعتماد اجتماعی؟
دو اقلیت بهظاهر متضاد از حضور قابل توجه مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن
متعجب هستند؛ یکی اقلیت
رادیکال و براندازیخواه و یکی اقلیت
محافظهکار و ثباتخواه. ریشه این تعجب در
دوری هر دو از بطن جامعه و متن مردم است.
در حالی که
وفادارای گلهمندانه و آغشته به نارضایتی اکثریت جامعه به انقلاب و نظام هم در
پیمایشها مشهود است و هم بر هر
عقل سلیم ایران و ایرانیشناسی؛ مبرهن.
برای مثال بدیهی است که حتی اگر فرزندان خانوادهای نسبت به والدین خود منتقد و ناراضی باشند اما در بزنگاهها و خاصه در مقابل بیگانگان، حمایت خود را از آنها دریغ نمیکنند.
در واقع
اتحاد و حمایت، خاصه در بزنگاهها، هرچند ارزشمند و مهم است اما لزوما به معنای
اعتماد و رضایت نیست. البته
این اتحاد نسبی و اولیه میتواند و میباید نقطه اتکای مهمی در مسیر احیای اعتماد باشد.
ضمنا باید توجه داشت که هرچند به نظر میرسد میزان
جمعیت شرکتکننده در راهپیمایی امسال نسبت به سالهای گذشته حتی پیش از کرونا
افزایش داشته اما این رویداد قال تامل و ستایش و قدرشناسی به معنای
حضور حداکثری جامعه در راهپیمایی نیز نیست،
بلکه طبق خوشبینانهترین برآوردها نیز حداکثر ۲۱ میلیون نفر یعنی ۲۵
درصد مشارکت رقم خورده و بنابراین اکثریت جامعه از جمله بسیاری از
ناراضیان حداکثری، نارضایتی خود را با عدم حضور ابراز داشته و این حقیقت در هنگامه
انتخاباتهای دارای آمار رسمی و دقیقتر، محسوستر بوده و خواهد شد.
به هر طریق، همچنان و همیشه، راه و ضرورت امروز نیز نه بازیهای سیاسی و جدلهای جناحی و سرگرمیهای رسانهای که
بازگشت به جامعه و حل مسائل اجتماعی اولویتدار آن مانند ناعدالتی و فقر و فساد و تبعیض است.
خودفریبی و سرپوش گذاشتن بر واقعیت
نارضایتی حداکثری و مشارکت حداقلی با تصاویر راهپیمایی، یکی از موانع این مسیر و عوامل
بازتولید مسائل و بالتبع کاهش اعتماد و مشارکت اجتماعی میباشد.
کیوان سلیمانی
@edallat