جامعه منتقد و موثر علیه طبقه مستبد و منفعل بخش سوم جامعه عدالت‌خواه توحیدی جامعه منتقد علیه طبقه مستبد جامعه مطلوب از نگاه امام جامعه‌ای است منتقد و ارزیاب عملکرد مسئولین در همه سطوح، جامعه‌ای بدون لکنت زبان! آری این عبارت الهی امام را بر سر در هیچ سازمان و نهادی نخواهید یافت که تک‌تک مردم حق استیضاح بالاترین سطح مسئولین حکومت اسلامی را خواهند داشت و باید داشته باشند: «هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد - خود به خود - از مقام زمامداری معزول است.» (۱۹ دی ۱۳۵۷) جامعه مطلوب جامعه‌ای است که در آن آزادی بیان و اندیشه وجود دارد و همه می‌توانند رأی خود را داشته باشند. البته که آزادی به معنای خرابکاری نیست، بلکه به معنای طرح آزاد و بدون ترس انتقادات و عقاید گوناگون است: «در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هرگونه عقیده‌ای هستند ولکن آزادی خرابکاری را ندارند.» (صحیفه امام، ج ۴، ص ۴۳۵_۴۳۶) «اسلام دین مستند به برهان و متکی به منطق است؛ و از آزادی بیان و قلم نمی هراسد، و از طرح مکتب‌های دیگر که انحراف آن‌ها در محیط خود آن مکتب‌ها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکی ندارد.» (همان، ج ۱۰، ص ۸۱) بنابراین هرگونه تلاش معرفتی و عملی یا اجتماعی و امنیتی در جهت سرکوب که هیچ، بلکه کمرنگ کردن و حتی عدم حمایت و تقویت انتقاد و ارزیابی عمومی در بالاترین و جدی‌ترین و البته سازنده‌ترین سطح، تلاشی استبدادی است در جهت تحریف امام و به محاق راندن آرمان‌های متعالی انقلاب: «ما تابع آرای ملت هستیم. ملت، هر طور رأی داد ما هم از آنها تبعیت می کنیم. ما حق نداریم. خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم.» (صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۳۴) جامعه موثر علیه طبقه منفعل حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در نگاه امام خمینی (ره) چیزی فراتر از رای دادن است زیرا در رای دادن صرفا نماینده‌ای انتخاب می‌شود و او کارها را خود اداره می‌کند اما در نگاه امام این خود مردم هستند که کار را انجام می‌دهند و پیش می‌برند نه اینکه صرفا به دیگری واگذار کنند. یعنی مردم مشارکت تام در اداره امور خویشتن دارند و جمهوریت اسلامی چیزی از نوع مشارکتی است نه صرف نمایندگی: «کارهای هر کسی به خودش باید [سپرده شود] هر جایی به خودش، این جزء برنامه‌های اسلام است، و بنای ما هم بر همین هست.. از اول قانون هم همین معنا بوده است... کارهایتان محول به خودتان باشد.. هر جایی خودش اداره کند خودش را. این، هم برای ملت خوب است، هم برای دولت خوب است. دولت نمی‌تواند همه جا را خودش تحت نظر بگیرد؛ وقتی محول کرد کار را به خود مردم، مردم در منطقه‌ای که هستند برای خودشان دلسوزتر هستند، بهتر اطلاع دارند به احتیاجات خودشان.» (۷ اردیبهشت ۱۳۵۸) ✍ کیوان سلیمانی @edallat