نه فقر نه فحشا؛ عدالت توحیدی. برخی افراد و جریانات همواره از فجایع واقعی و حواشی ساختگی سوءاستفاده می‌کنند؛ آن‌ها که کنار نشسته‌اند، مانند منورالفکر_روشنفکرهای متحجر_متجدد حوزوی_دانشگاهی که به قول امام خمینی عرضه اداره یک نانوایی هم ندارند، و آن‌ها که خود از ذی‌نفعان تبعیض افسارگسیخته هستند، مانند بازیگر_بازیکن های سلبریتی_نوکیسه سینمایی و ورزشی، و آن‌ها که خود از عوامل علمی و عملی بی‌عدالتی هستند، مانند اقتصاددان_سیاستمدارهای سرمایه‌سالار تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر. درباره تضاد توهمی و تزاحم حقیقی دوگانه فسادهای اقتصادی و اخلاقی (اخلاق به معنای خاص تسامحی، وگرنه همه پدیده‌ها از جمله اقتصاد، واجد وجهی اخلاقی هستند) اولا اولویت جنگ با نابرابری و فساد اقتصادی، دلیل غفلت از فساد آندلسی نیست، و دوما فساد اخلاقی و اقتصادی رابطه دیالکتیکی با هم دارند، و سوما پیشرفت اقتصادی ابزار خدماتی تعالی اخلاقی است. فهم این اولویت‌بندی دیالکتیکی یعنی بدانیم فساد اقتصادی اولی، از علل اصلی ایجاد و اشاعه فحشای اخلاقی است اما فساد اخلاقی هم از علل فرعی تولید و تداوم فحشای اقتصادی است. اگر چه مبارزه با نابرابری و فساد اقتصادی بر مبارزه با فساد اخلاقی اولویت برنامه‌ای دارد اما هدف تعالی اخلاقی بر پیشرفت اقتصادی شرافت ذاتی دارد و حتی اولویت ظاهری اصلاح اقتصاد بر اخلاق به واسطه خدمت مقدماتی اقتصاد به اصلاح اخلاق است. هم برخورد افراطی با هر خبطی خطاست هم خلط مباحث و نفی اهمیت مسائل ثانوی؛ با معضلات پیچیده و در هم تنیده باید با اولویت‌بندی سهمیه‌بندی شده جنگ نابرابر توأمان کرد؛ مبارزه قاطع با فساد اقتصادی اولویت و اهمیت بیشتری از مقابله منطقی با فساد اخلاقی دارد اما هر دو لازمند، نه فقر نه فحشا؛ عدالت توحیدی! البته معمولا مسائل فرعی و نامسائل حاشیه‌ای برای به حاشیه راندن مسائل اصلی طرح و تبلیغ میشوند؛ در این مواقع نه باید غرق در بازی ساختگی سیاسی رسانه‌ای شد و نه می‌توان بالکل از کنار هزینه واقعی اجتماعی فرهنگی آن گذشت؛ می‌توان و می‌باید با نهایت اختصار و استدلال به توضیح حقیقت پرداخت و البته نسبت آن را با مسئله اصلی مشخص کرد تا تهدید به فرصت تبدیل شود؛ وقتی مسئله بی‌حجابی یا نامسئله حجاب را مطرح می‌کنند، باید اهمیت و فلسفه حجاب و عفاف را با ظرافت و قاطعیت و بدون تعارف و تفصیل، تبیین کرد و البته نسبت فحشای اخلاقی با فساد اقتصادی و نسبت پیشرفت اقتصادی با تعالی اخلاقی را نیز تشریح و بر اولویت‌ها تأکید کرد. جریان انقلابی باید کمترین فرصت ممکن را برای این واکنش تدافعی اجباری تلف، و برای تبدیل تهدید به فرصت صرف کند، و به جریانات غیرانقلابی و ضدانقلابی فرصتِ فرصت‌سوزی و حاشیه‌سازی ندهد، و تلاش کند تمام توان خود را به کنش تهاجمی اختیاری فرصت‌سازی درون‌گفتمانی و تهدیدسازی برون‌گفتمانی اختصاص دهد؛ به مطالبه ایجابی عدالت اجتماعی و مبارزه سلبی با سرمایه‌سالاری دولتی و خصوصی و خصولتی بپردازد، با نهضت عدالت‌خوانی و عدالت‌خواهی در مسیر تحقق آرمان عدالت توازنی حکمرانی اسلامی و نجات کشور از چاه ناعدالت بازاری دولت حداقلی و پرهیز از چاله نیم‌عدالت رفاهی دولت رفاه حرکت کند. کیوان سلیمانی بازنشر یادداشت قدیمی به مناسبت مباحث اخیر و وضعیت روز.. @edallat