درباره میزان حضور مردم در مناسک محرم.
انباشت نارضایتیهای ناشی از ناکارآمدی منعکس در افزایش فقر و نابرابری، در کنار ناسازگاریهای فزاینده فرهنگی، منجر به اعتراضات آغشته به اغتشاشات متنوعی در ایران از جمله در سال ۱۴۰۱ شده است.
رویکرد نامسئولانه در مواجهه با این اعتراضات با رویههای چون ناپاسخگویی و عدم جبران اشتباهات، در کنار موجسواری رسانههای معارض و سوءاستفاده طبیعی نظام سلطه، خیزش و اعتراض را به سمت و سوی شورش و اغتشاش میکشاند.
در ادامه با ایجاد تنش و برخوردهای سخت و غیرروامدارانه، فاصله و شکاف اجتماعیای که خود ریشه اولیه مسئله بوده، تشدید شده و تعمیق یافته و تبعات متعددی بر جای میگذارد.
در این شرایط، طیف محافظهکار مسلط، در تداوم ثباتخواهی حین وقوع واقعه و به محض بازیابی آرامش گذشته به واسطه جمع شدن امنیتی مسئله، مسیر قدرتمحوری پیشین خود را از سر گرفته و به جای نگرانی و چارهاندیشی پیرامون ریشهها، پیامدها و راهحلهای بنیادین مسئله در ساحات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و البته جهانبینی و سبک و معنای زندگی، دلنگران تبعات سیاسی جناحی رویداد میشود.
برای نمونه پس از وقایعی مانند خیزش منتهی به شورش ۱۴۰۱، که جهش موج و روند بیحجابی و بدحجابی و سایر شاخوبرگهای اخلاقی و رفتاری آن، تنها تبعات اولیه و ملموس مواجهه قهرآمیز جامعه و حاکمیت هستند،
سیاستگذار و سیاستمدار جمهوری اسلامی به جای نگرانی از شکاف طبقاتی و اقتصادی از یک سو و بالتبع؛ شکاف هویتی و فرهنگی از سوی دیگر و در نتیجه افول مضاعف اعتماد اجتماعی و تعمیق شکاف چندبعدی جامعه و حاکمیت، و در نهایت پیامدهایی چون تسریع دینگریزی و دینستیزی از جمله با کاهش حضور در مناسکی چون عزاداریهای محرم،
با خودفریبی خیالبافانه بر انکار این وقایع و حقایق انکارناپذیر اصرار ورزیده و در پیدا و پنهان، دلواپس احتمال کاهش حضور مردم در انتخابات به نفع جناح مطبوع خود میشود.
در میانه این بحران عصیانبرانگیز که قاطبه جبهه فرهنگی انقلاب! بر حاشیهبازیهای فلان مداحسلبریتی و موشکافی کم و کیف مواجهه با عزاداران بیحجاب و بدحجاب متمرکز شدهاند، و در فقدان یک نظام رصد و وضعیتشناسی مستقل و معقول و عمیق، و حداقل بر اساس مشاهدات و گفتوگوها و پرسوجوهای ناقص ما، خطاب به مسئولان و دلسوزان، صریح و مختصر باید گفت:
"به تصاویر هوایی هیئتهای بزرگ کلانشهرهایی چون تهران، مشغول و مغرور نشویم، با وجود حضور همچنان پرشور و قابل توجه اما در برخی مناطق کاهش حضور و نقشآفرینی مردم در محرم ۱۴۰۲، به ویژه در هیئات مردمی محلی، روستایی و شهری، و احساس و اقرار به این کاهش توسط خود مردم، محسوس و معنادار و هشدارآمیز است."
مسئله، روند کاهشی دینداری از جمله بعد مناسکی و شرکت در مراسمات محرم، در حداقل دو دهه اخیر برخی مناطق ایران است که باید پذیرفته، فهم، تحلیل و حل شود. این نگاه، نافی افزایش طبیعی احتمالی نسبت به ایام کرونا، افزایش کلی نسبت به پیش از انقلاب و حتی افزایش احتمالی کنونی در جهان و کشورهای اسلامی نیست.
بدیهی است کاهشی بودن روند، به معنای کم بودن جمعیت شرکتکنندگان نیست، بلکه به معنای کمتر شدن آنها نسبت به قبل است. در واقع حضور عمومی مردم در مراسمات و مناسک مذهبی به ویژه در ایام محرم، قابل توجه بوده که مخصوصا با وجود شرایط خاص سیاسی اقتصادی داخلی و شرایط سیاسی فرهنگی جهانی، نشاندهنده تداوم حیات دین و دینداری در ایران اسلامی علیرغم برخی تغییر و تحولات است.
ضمنا برخی از افراد مذهبی و انقلابی که خود در محافل و مجالس حامی نظام زیست و تنفس میکنند، احیانا امسال شاهد افزایش کمّی و کیفی برخی از خردهمراسمهای محلی به ویژه در مساجد و مراکز بسیج و... بودهاند و این امر ممکن است امر را بر آنان مشتبه کند! در حالی که فارغ از جابهجاییهای جمعیتی و ذهنیت جهتدار و احتمال مقایسه ناقص با ایام کرونا، این پدیده غالبا حاصل اقداماتی واکنشی نسبت به وقایع ۱۴۰۱ و وضعیت روز است. بنابراین فارغ از کیفیت حضور و صرفا از حیث کمیّت، ملاحظه طیف متکثر مردم به ویژه اقشار مستقل و خودجوش و همچنین در حاشیه و البته بازه زمانی بیست یا ده ساله اخیر، ضروری میباشد.
نکته پایانی اینکه در محرم امسال، پدیدهای که بیش از پیش نظر برخی را به خود جلب کرده، حضور ظاهرا متفاوت نسل جدید در متن و حاشیه مراسمات بوده است. یک مسئله در این زمینه مغفول و کمرنگ به نظر میرسد: خیابان!
نسل جدید و به بیان دقیقتر، بخش معتدل یا خاکستری طیف شبهسکولار عرفمحوری که در نسلهای مختلف وجود دارد، نیازمند و مایل به حضور و ظهور و بروز و کنش و زیست در عرصه عمومی از جمله خیابان است؛ چه عزاداری محرم ۱۴۰۲ باشد چه اعتراضات پاییزی ۱۴۰۱!
کیوان سلیمانی، عاشورای ۱۴۰۲
@edallat