#پریجا #فیروزجا
[[[صفحه سوم]]]
🔲آیا همه ی داستان
#پریجا همین بود؟
خیر، می تواند آنجا تک خانه ای بوده باشد که نام صاحب آن پری بوده.
در قدیم بسیاری از این تک خانه ها وجود داشت. در بین خلق های دیگر گوناگون نامگذاری شده؛ چنانکه سلاویان ها آن را خُوتر(به سکون ت) نامند. ولی تالش ها (تالش و تات) آن محل را به نام صاحب خانه مشهور ساخته اند.
چند مثال: میرزانغ (روستایی تالش نشین در استان اردبیل)
میرزانغ واژه ای ست مانند خورنغ (آن کهن کاخِ ساخته ی دست مهندس ایرانی که شگرف دیده می شده وقتی آفتاب در آن هَفرَنگ می تابید)
میرزانغ یعنی زیستگاهِ میرزا؛ خانه ی میرزا. میرزا در گیلان زمین و آسیای میانه نام مرد است. و هم در ایران زمین کسی را گویند که میرزایی دیگران(امیران و ...) را می کند.
سُومَه سرا(صومعه سرا - من در آوردی) = خانه ی سُومَه.
ضیابَر یا زیابَر = درِ خانه ی ضیا یا زیا = خانه ی ضیا یا زیا. این نوع نامگذاری در فارسی نیز دیده می شود؛ مثلن می گویند یک دَر دکان = یک دکان.
خوشابَر = درِ خانه ی خوشایند(زن) = خانه ی خوشایند.
وَس کَه = وَسی کَه = کینَه وَسی کَه = خانه ی کینَه وَس. وقتی دختر فراوان به دنیا می آید و از پسر خبری نیست؛ آن نام بر دختر به دنیا آمده نهند؛ یعنی دختر دیگر بس است.
همین نوع نامگذاری را تالش و تات در کهن زیستگاهِ خود یعنی تهران بکار گرفته اند. دَرَه کَه = تک خانه ای که در دل دره واقع شده.
همه ی اسامی محله های کهن تهران تالشی(تالشی، تاتی) است. به همین خاطر هیچ غیر تالشی را توان شکافتن حتی یکی از آن نام ها نیست. مثال: نارمَک، سنگَه لَچ(سنگلج - خلاصه)، دره کَه، دره بَند(دَربَند - خلاصه)، لارَک، تجریش و ...
بار ها این نام های ایران باستان را شکافته، ریشه یافته معنی کرده ام. به عنوان نمونه یکی از این اسامی را باز می شکافم.
تجریش - این واژه ی مرکب تالشی(تالشی، تاتی) از سه بخش تشکیل شده - تَج، ری، ش - که بخش هایی از آن در جا های دیگری از ایران زمین باز تکرار شده. مانند تَجَن = تَجژَن = تَجزَن = جهنده رود، رودی که پرش و جهش خاص خود دارد. یا ری که در زمری(سردرود) در تالش ایران و تجری در خراسان و ریرا* در مازندران بکار گرفته شده؛ و همین نشان می دهد که ایران سرزمینی ست یکپارچه و جدایی ناپذیر از هم. و آن هایی که از ایران جدا شده اند، باز در همین مجموعه ی فرهنگی معنی می یابند.
کوتاه: گر ز درختی شاخه ای بریده شود، هر کجا که بروید چو مام خود دیده شود.
* ری در شعر ریرا،ی نیما همین ری به معنی رود است. را = راه، می باشد. ریرا یعنی راهی که به سوی رود می رود، یا از کنار رود می گذرد. زنده یاد سیاوش کسرایی نیز در جایی بدرستی گفته بود، ریرا نام مکان است.
پس آن داستان های عجیب که در باب ریرا نوشته شده چیست؟
بگذار با بیان داستانی دیگر جواب دهم.
زمانی به واژه ی مرکب و ساده ی تالشی خوشا بَر = درِ خانه ی خوشا(خوشایند) = خانه ی خوشایند، پرداختم؛ دوستی(آقای شهرام آزموده) آمد و یک افسانه ی عجیب از قول پیران منطقه ی اسالم بیان کرد که هیچ ربطی به خانه ی خوشایند نداشت؛ ولی جالبی آن این بود که مردم افسانه دوست ایران به راحتی در باب موضوعات مختلف افسانه می سازند.
تالش های ماسال دَوشی و جهشی راه رفتن تئورک Türk(تذرف، قرقاول) را نیز تَج گویند - تُئورکَ تَج = تَجِ تئورک(برگردان به فارسی دری - فتحه ی مضاف کهن ایرانی در برگردان به کسره ی مضاف بدل می شود)
🖊
#لیثی_حبیبی - م. تلنگر
۱۴۰۳/۱۰/۰۳
http://jahanezaban.blogfa.com
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3919
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑
#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇